ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 77
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 79
بازدید ماه : 224
بازدید کل : 73117
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1


محرم و حسينيان

یا ثارالله

ایام عزای حسینی است و دلها این روزها رازهایی دارند که در دیگر ایام پیدا نمی‌شود

اگر هم یافت شود اینقدر عمومیت ندارد، عالم در این روزها چهره دیگر دارد شور و شعور حکایات‌ها دارد.

مهر دل است و مهر به تسبیحی دارد که عشق را فاتح است و فتح را در قاب دارد

قابی است که همچون مصحفی زشت و زیبا را به نمایش گذاشته آنهم از نوع کاملش.

اینجا تکمیل همه خوبی‌هاست و بدی‌ها

شر و خیر در گریبان هم است و صحنه‌ای است به تمامیت

احساس در اوج است و عقل هم در اوج

شرم و حیا همه را فرا گرفته و بی حیایی و چشم دریدگی آن همه را

و راهی است بسی نزدیک و بسیار دور ، زود و دیر در هم آمیخته تابلو‌ایست بس زیبا

گروهی چقدر نزدیک هستند به یار و گروهی چقدر دور هستند از یار

دسته‌ای که در یک آن لحظه می‌روند در بهشت

و گروهی که تا ابد هم نمی‌توانند این راه را طی کنندحسین یا ثارالله

فوجی راهی را یافته‌اند برای راهی و فوجی دیگر هرگز نخواهند یافت.

درسی برای همیشه تاریخ

و تاریخ هست که همیشه تکرار می‌شود

و پند آموزانی که درک می‌کنند راه را و هدایت می‌خواهند از یار که این راه بدون هدایت او امکان پیمایش نیست.

هرچقدر در متن آن فرو روی کم است

سطحی که تا عماق وجود ادامه دارد

این چه شوری است

آیا جزء حسین کسی توانسته چنین نقشی را ایفا کند

و  آیا بجز ادامه دهنده‌های راه حسین علیه‌السلام و پیروان حسین و الهام  گیرندگان از حسین و راهروان راه او و قالب گیران از او کسی را سراغ دارید  که چنین سازد چنین شوری بیآراید

هرگز نخواهید یافت

پس با هم می‌خوانیم:

السلام علیک یا صریع الدمعة العبری ، السلام علیک یا مذیبَ الکبدِ الحری.....

السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح  التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و  النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین

ای   حسین ، ای زاده زهرا سلام الله علیها ، ای سید و سرورجوانان بهشت ، ای  پور  مرتضی ، ای نور دیده و سبط پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، ای حجت  خدا  بر خلق ، ای بزرگ آمر به معروف و ناهی از منکر، ای کاروان سالار عشق و   ایثار ، ای احیاگر قرآن و اسلام ، ای رسواکننده ظالمان و جباران و خدا   ستیزان در طول تاریخ ، ای حسین ، ای سرو سرافراز آزادی و آزاد اندیشی ، ای   معلم آزادی ، ای راهنمای ایمان ، ای جرعه نوش جام یزدان ، ای حسین ای خون   یزدان  واژگان در چکامه شور وصفت تو و صبر تو نا توانند .ای حجت خدا ای حسین ، در دشت عرفات چه خوانده ای که سنگهای جبل الرحمه هنوز از گریه هایت نالانند.

براستی که باید مناجات  وعشق و ایثار و صمیمیت  را  از تو آموخت و عبودیت و بندگی را نیز از تو و خدا را باید از دعای عرفه ات  شناخت .

ای  حسین ، چه گفتی ، چه خواندی ، که هنوز لذت عرفانت در پهنه دشت  عرفات  محسوس است وعرفات از نام تو عرفان دارد و فضای آن از یاد تو عطر آگین  است .

ای  امام رحمت ای حجت خدا هرساله در ایران اسلامی عاشقانت در روز  عرفه با  قرائت دعای عرفه ات به یاد مصایب تو و یاران با وفایت اشک می ریزند  ، از  اعیاد قربان و غدیر مراسم سوگواریت در ماه محرم و قربانگاه یارانت در   عاشورا و کربلا راتدارک  می بینند  واز درگاه خداوند منان ظهور و حضورفرزند عزیزت حضرت امام مهدی عج  منتقم خونت و خون شهیدان را طلب می کنند.

اماما  ،   ایام ماه محرم که میشود شیعیانت در ایران اسلامی و دیگر بلاد اسلامی با  بر  پائی مراسم عزاداری می پردازند . اماما ایام سوگواری عاشورایت ،  شهادت یاران ، فرزندانت و برادربا وفایت حضرت ابوالفضل را به پیشگاه حضرت ولی عصر عج  و بهمه شیعیان و دوستارانت و به همه آزاد اندیشان تسلیت عرض می‌نمایم.
:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه محرم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
شرك

بنام الله

شاید یکی از سوالات در ذهن همه ما مفهوم شرک و کفر و اسلام باشد.

هم معنی بودن شرک و کفر یا کافر و مشرک در ذهن ما وجود دارد.

هرچند در ذات این کلمات و افراد یک چیز است اما از نظر معنی اینها یکسان نیستند

علت این ذهنیت هم بکار گرفته شدن این دو با هم است مثلا زیاد بکار می‌رود کفار و مشرکین صدر اسلام یا مشرکین و کفار قریش ، قریش مشرک کافر، سپاهیان مشرک و کافر مکه، حمله بر کافران و مشرکان و .....

اما یک ذهنیت دیگر اینکه کسی را که کافر می‌دانیم که خدا را قبول نداشته باشد یا مشرک هم همین معنی را می‌دهد.

اما باید دانست که چنین نیست بلکه کافر و مشرک نیز خدا را قبول دارند پس این ذهنیت و این معانی از کجا در ما رسوخ کرده بنظر می‌آید که ذات کلمه اینرا می‌رساند نه معنی آن!

بهتر دیدم که این کلمات را معنی کنم

کفر یعنی اعتقاد به اینکه خداوند انسان را مجبور آفریده است!

شرک یعنی اعتقاد به اینکه خداوند امر را به انسان تفویض کرده است!شرک جریانی است بسیار آرام و خطرناک

پس کافر کسی است که معتقد است انسان را در این دنیا مجبور بوده و هیچ اختیاری از خود ندارد حالا اگر ظلم کند این را خدا خواسته و اگر عادل باشد و.... اینها را خدا به او داده است و او در تغییر آن هیچ راهی را ندارد هرچه می‌کند آن است که خدا در او ایجاد کرده است!

اما مشرک بر عکس این را می‌گوید یعنی او معتقد است که خداوند اختیار را به انسان تفویض کرده است پس او در این دنیا آزاد است که هرچه بخواهد بکند

و اینجاست که نتیجه قهری از درون این دو کلمه بیرون می‌آید که انسان مشرک همان کافر می‌شود و این دو یک معنی را برای انسان متبادر می‌کنند

پس در اینجا مسلمانان و دیگر افرادی هم پیدا می‌شوند که با اینکه احکام اسلام را عمل می‌کنند به نوعی به خداوند کفر یا شرک می‌ورزند که این مطلب خود سر دراز دارد که باید در اینجا از آن صرف نظر کرد.

اگر خداوند تفویض نموده باشد پس انسان در احکام شریک خداوند است و او از خود حکم می‌راند و می‌تواند عدل و ... خود تعریف کند و انجام دهد کسی از او سوال نخواهد نمود چون تفویض صورت گرفته است.

در شق دوم که انسان را مجبور می‌داند یعنی کفر باز انسان از خود اختیاری ندارد پس مسئول نیست و باز برای اعمال انسان هیچ سوالی باقی نخواهد ماند.

از دو مفهوم گفته بین آن را اگر معنی توان کرد اسلام و مسلمانی استخراج خواهد شد

یعنی مسلمان کسی است که در انجام اوامر خداوند و واجبات و ترک محرمات انسان را مختار بداند

یعنی کسی که معتقد باشد که انسان در انجام واجبات و ترک محرمات دارای اختیار است، این معنی اسلام راستین که همان دین وسطاست را می‌رساند

یعنی راه راست و مستقیم انجام تکلیف است براساس اختیار پس انسان در برابر اعمال خود اختیار داشته و مسئول است

و در جهان دیگر باید پاسخ گوی اعمال خود باشد

اگر به علم خداوند اشاره دارید از آن طریق می‌خواهید به جبر و اختیار و تفویض مسائلی را مطرح کنید بهتر است مطلب تفاوت بین علم و معلوم را در نظر بگیرید.

پس می‌توانید آنرا در پست علم و معلوم بخوانید

در مورد شرک یکی از بیانات خیلی ظریف این است شرک همچون حرکت در شب موری است در روی سنگ سیاه و سخت! این جمله نشان از نفوذ شرک است در هر کار یا عبادتی که انسان انجام می‌دهد و از طرفی نشان می‌دهد که انجام کار و عبادت خالص برای خداوند بسیار کار سختی است.

خدا کند خداوند خودش امور ما را اصلاح و خالص گرداند

:: موضوعات مرتبط: اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: كافران,
نویسنده : علي اكبري(آج)
حكمت هلال ماه

 بِسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِیمِ‏


شَهْرُ رَمَضَانَ اَلَّذِى أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدىً لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَتٍ مِنَ الْهُدَى‏ وَالْفُرْقَانِ

 فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمْ الْشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیْضاً أَوْ عَلَى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ

یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ

 وَلِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَى‏ مَا هَدَیکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‏

ماه رمضان، ماهى است که قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن کتابى است که) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر کس از شما که این ماه را مشاهده و درک کند، باید روزه بگیرد. و آنکس که بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد. خداوند براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد (این قضاى روزه) براى آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید وخدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، به بزرگى یاد کنید، باشد که شکرگزار گردید                 ١٨۵-بقره

در پست ترمز به موضوع تقوا که هدف اصلی از روزه می‌باشد پرداختیم یعنی منظور از تقوا را روشن کردیم یعنی چه

در اینجا منظور نداریم که تقوا را شرح دهیم و سعی است که روی مشاهده هلال ماه و زمان روزه و اختلاف نظرهای در این مورد را کوتاه باز کنیم.

اما در مورد تقوا که پرهیزگاری بوده و خودداری فرد از انجام بعضی امور در روزه تمرین می‌شود آنهم از نوع قوی آن که بتوان ایستاد و انجام نداد.

مثل این می‌ماند که بخواهیم برای یک ماشین تست صحیح کار کردن ترمز و کلاج و.. را انجام دهیم

وقتی شخص می‌تواند غذا بخورد و نخورد و آب بنوشد و ننوشد و .... این تمرین در مورد جاهایی که باید خودداری کند و یا اصلاً در مضیقه قرار گیرد بآسانی شخص تحمل می‌کند

یک شخص روزه دار در برابر سختی‌ها و ضیقها براحتی شکسته نمی‌شود و برعکس افرادی که روزه نمی‌گیرند در این تنگناها زود کم می‌آورند و این موضوع غیر قابل انکار است که فرد روزه دار ، دارای مقاومت و سلامت بیشتری است و آستانه تحمل خوبی دارد.

پس اینکه ما در یک ماهی هستیم که سراسر برکت است و خیر، اضافه بر آن این روزه‌داری برای یک انسان ضروری است که بتواند خود را بسازد که در حیات خود شداید و سختی‌ها را نیز پشت سر بگذارد و خسارت نخورد.

همانطور که یک خودرو به تستهایی نیاز دارد که بتواند در موقع لزوم جواب دهد و سرنشینهای خود را نابود نکند. ترمز برای خودرو این نقش را دارد که در هنگام خطر بتواند جلوگیری کند از نابودی. و امتحان و بازبینی آن و قدرت بخشیدن به آن لازم و ضروری است، تا این نقش کمرنگ و سست نشده باشد......

در آیه فوق بر خلاف ذهن بسیاری که بر وحدت در اعلام شروع ماه رمضان اصرار و ابرام دارند چنین سخنی ندارد اشاره آن بر مشاهده فرد و منطقه است و دیگران که مشاهده هلال نکنند و بر آنها آغاز ماه ثابت نشده این امر لازم نشمرده است.

شاید بر من ایراد فراوان گرفته شود این چه استدلال تفرقه انگیزی است که نموده‌ام و چرا؟

اما خداوند کار را براساس راحت‌ترین راه و بهترین پیشنهاد می‌کند نه بر حدسیات و خوشایند ما که اگر چنین بود یک بلواشو بیشتر بود تا آنچه ما تفرقه می‌نگاریم.

یک مثال روشن می‌نماید مطلب را، شما(ما انسانها) در روی کره زمین یک خط فرضی ایجاد کرده‌اید که مبداء زمان است و از گرنویچ می‌گذرد نصف‌النهار صفر و مبداء اگر در این مبداء ساعت ٢۴ باشد یک ثانیه بعد روز یکشنبه می‌شود دوشنبه اما درست مقابل آن ساعت دوازده (ظهر) است و روزه یکشنبه است و هنوز دوازده ساعت دیگر روز دوشنبه آغاز خواهد شد هیچگاه این اختلاف روز را شما ایراد نخواهید گرفت چرا که در هیچ کجای جهان شما انتظار ندارید ١٢ ظهر روز یکشنبه بشود دوشنبه و..... البته کمی مشرق‌تر از این مدار هم هنوز روز یکشنبه است و شاید ساعتی دیگر دوشنبه بشود یعنی یک فاصله چند ده کیلومتری یا مثلاً در ایران سه و نیم ساعت بعد روز یکشنبه دوشنبه خواهد شد این آیا مورد ایراد است مسلم نه

حالا چرا ما انتظار داریم سراسر جهان در یک روز مشخص اول ماه رمضان باشد و یا عید فطر باشد و بعضی روی این صورت بسیار تلاش دارند و من دیده‌ام علمایی هم تحت همین موضوع احکام غیر متعارفی داده‌اند از جمله اینکه برای وحدت مسلمین عید باید یک روز اعلام گردد یا شب قدر ٢۴ ساعت است و روز هم شب قدر است....

کمی این مسئله را باز کنیم اصلاً این آیه قرآن را هم ملاک قرار ندهیم برای وحدت کدام مسلمان می‌تواند عید فطر نگیرد وقتی در آسمان  هلال اول شوال را مشاهده کند، می‌بینید که ممکن نیست

یک مثال ساده‌تر بزنیم

فرض کنید شما در همین کشور خودمان ایران در سفر هستید امروز غروب در مشهد ساعت ٨ بعداز ظهر اذان مغرب است و نماز مغرب می‌خوانید و فردا در ایلام یا آذربایجان رفته‌اید وساعت هشت هنوز آفتاب غروب نکرده و شما بخواهید باز نماز مغرب بخوانید مسلم چنین نخواهید کرد و هیچ بر این افقهای مختلف ایراد نمی‌گیرید که باعث تفرقه مسلمین است

یعنی اصلاً وحدت مسلمین را این موضع نمی‌انگارید حالا چرا روی ماه رمضان و شروع و پایان آن بر وحدت تکیه می‌شود بماند ولی من می‌گویم مبنای صحیح ندارد.

حالا بیائیم روی خود ماه مثال بزنیم طلوع ماه از مغرب شروع می‌شود در آغاز ماه و طلوع ماه در آخر ماه از مشرق و غروب آن هم مشرق می‌باشد.

و تنها طلوع و غروب کامل ماه در نیمه ماه است که از مشرق طلوع و در مغرب غروب می‌کند

در هنگاه آغاز ماه طلوع قمر در روی سطح زمین از نظر انسان بصورت یک هلال کشیده است که هرچه به مشرق می‌رویم به دو سوی زمین کشیده شده و سطح بیشتری را شامل می‌شود

مثلاً وقتی هلال ماه در مکه آغاز ماه است می‌تواند در ایران و یا قسمتهایی از آفریقا مشاهده نشود در عوض در چین و یا مالزی و اندونزی را شامل گردد البته این یک مثال است و دیگر کشورهای مغرب مکه فرض است که پشت ماه قرار گرفته و روز بعد طلوع ماه را خواهند داشت. این مرز بین کشورهای شرق و غرب هم نقطه مقابل ماه می‌باشد که روز بعد را مشخص خواهد کرد و گرنه مفاهیم غرب ماه و کشورهای شرقی مفهوم پیدا نمی‌کند.

پس اکنون سه نقطه را در نظر می‌گیریم نقاطی که داخل هلال طلوع هستند آغاز ماه را دارند

نقاط مغرب منطقه و خارج از هلال و نقاط شرق نقطه طلوع مکه و خارج هلال که طلوع ماه را نخواهند داشت

این مناطق روز بعد ماه برایشان طلوع کرده و از محاق خارج می‌شود

می‌دانیم که با طلوع هلال اول ماه هر روز نزدیک ۵٠ دقیقه طلوع ماه زودتر انجام می‌شود و اندازه هلال هم بزرگتر خواهد شد(٣۶٠ درجه تقسیم بر ٣٠ روز می‌شود ١٢ درجه)هلال ماه

تذکر:

پس برای اینکه بهفیم چندم ماه است دو مبنا وجود دارد

١) اندازه هلال که همه به آن توجه داریم

٢) میزان بلندی ماه فاصله ماه تا غروب هرچه این زمان بیشتر باشد روزهای بیشتری از ماه گذشته است

مثلاً امشب اگر شب چهارم ماه رمضان باشد حداقل تا غروب ماه باید ٣*۵٠ دقیقه = ١۵٠دقیقه بیش از دو و نیم ساعت(با در نظر گرفتن شروع ماه که اگر حدود ٢٠ دقیقه یا نیم ساعت بعد از غروب آفتاب ماه طلوع کند نیز قابل دیدن است چنین محاسبه تقریبی در نظر گرفته‌ایم باید ماه در آسمان باشد و بعد غروب کند

حالا با دانستن این نکات خیلی از مطالب را می‌توانیم فهم کنیم

قرآن این دو مبنا را که هر انسانی از دانشمند تا عادی و حتی کشاورز و چوپان هم برایش قابل فهم است استفاده کرده و دستورات شرع را داده است. حتی خورشید هم چنین مبنایی در اختیار قرار نمی‌دهد

اگر اعمال شرع با وضعیت قمر گره خورده است و در قرآن هم اشاره شده بعلت سادگی و همه‌گیری ، جهانی بودن آن است و احتیاج به وسیله هم ندارد

در آیه ١٨٩ بقره همین معنی رامنظور می‌دارد که سبب هلال ماه برای زمانهای اعمال و دستورات شرع و حج می‌باشد

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَوَقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ

وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى‏

وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَبِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‏

(ای پیامبر) درباره (حکمت) هلال‏هاى ماه از تو سؤال مى‏کنند، بگو: براى آن است که مردم اوقات (کارهاى خویش) و زمان حج را بشناسند. (اى پیامبر به آنان بگو:) نیکى آن نیست که (در حال احرام حج،) از پشت خانه‏ها وارد شوید، بلکه نیکى آن است که تقوى پیشه کنید و از درها وارد خانه‏ها شوید، از خداى بترسید، باشد که رستگار شوید.

پس این ادعا که باید روز عید یکسان باشد یا شب قدر مفهومش همانقدر بی اساس است که برای وحدت بخواهیم در یک ساعت همه نماز صبح بخوانند هرچند که شب باشد.

آنچه که شارع دستور داده وحدت در انجام اعمال و همدلی و همراهی و... است و اینکه در اصول و انجام امور ما یکسان عمل کنیم نه اینکه حتماً در یک روز خاص عید بگیرید و چنین مواردی نیست.

حکم خدا بر آسانی و همه فهمی است نه قواعد محاسباتی سخت من درآوردی. چگونه می‌توان کاری را در غیر محل آن انجام داد؟ سوالی است که من از این افراد وحدت ساز(گو) است هر چند می‌دانم که اصل وحدت در این موارد نیست.

من یک نمونه ارائه دهم فرض کنید حاکم شرع که حکم آن برای ما مسلم است فردا را روز آخر ماه رمضان اعلام کند در همان زمان شما غروب هلال اول ماه شوال را رویت کنید فردا برای شما چه حکمی دارد یا دو مرد عادل فردا را آخر ماه رمضان بگویند ، مسلم فردا برای شما ثابت شده که عید فطر است پس حداقل این است که بر شما فردا روزه حرام است هرکس هرچه گفته بر شما تصدیق ندارد اصلاً عقل هم به شما چنین مجوزی نمی‌دهد.

می‌بینید که حکم قرآن بر شما رویت است در درجه اول و مبانی بعدی برای عمل شما در رتبه بعد قرار دارند هرچند که بر شما است که اطلاع رسانی کنید در حد توان و بخصوص برای حاکم شرع ولی حق تفرقه و ... ندارید اما شما در اینجا نمی‌توانید بر احکام و دستورات ثانویه باشی و به آنها عمل کنی.

آیا شما حق داری در صورت رویت ماه رمضان روز بعد را روزه نگیرید مسلم چنین حقی بر شما نیست حتی اگر بر حاکم شرع این امر ثابت نشود و فردا را ماه رمضان اعلام نکند  ولی شما باید عمل به حجت خود که رویت بوده کنی.

 در ضمن بعد از گذشت سی روز از شروع یک ماه روز بعد ماه نو شروع شده محسوب می‌گردد اینه بحثها بیشتر برای خود روز سی است که اول ماه است یا آخر ماه.

در این مورد سخن زیاد است که در آینده به امید خدا بیشتر خواهیم پرداخت شما هم اگر مواردی بنظرتان می‌آید یا سوالی دارید بپرسید خوشحال خواهم شد.

:: موضوعات مرتبط: اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، علمي، علوم پايه، ،
:: برچسب‌ها: ماه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
مقاومت

بسم الله الرحمن الرحيم

مي‌بينم، با تمام وجود مي‌شناسم تو را؛ تو همان هستي كه با ايثار بهترين سرمايه‌ات اين وطن را از لوث وجود دشمنان نجات بخشيده‌اي اينجا تو را درك مي‌كنم. بايد چنين باشد كه هست، اين جمعيت بازديد كننده تو را مي‌شناسد، مقاومتت و استقامتت را؛ آهاي انسانها! فرياد مي‌كنم شما را كه ببينيد او را. او اينجاست. قدرت او نمايان شده است اينجا را قطعه‌اي از بهشت گفته‌اند و بي مسما نخواهد بود. پاره‌هاي استخوانهايت اينجاست تو تمام وجودت براي اين كشور و ارزشهاي اسلام اينجا مانده، تو جاودانه هميشه تاريخي چه با استقامت ايستاده‌اي باورت دارم. هنوز از وجود تو قدرتي است اينجا دركي بزرگ كه درياها را به تلاطم در آورده است. او در خودش تورا شناخته و تا ابد خواهد داشت. تو با شلمچه شده‌اي و شلمچه را براي تاريخ زنده كرده‌اي .

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، علی اکبری، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: شلمچه,
نویسنده : علي اكبري(آج)

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد