ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 19
بازدید هفته : 54
بازدید ماه : 73
بازدید کل : 72966
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1


زورگیری بانکی

یا قیوم

در مرحله اول شاید خیال کنید بخواهم به کلان کارهای بانکی در اختلاس و دزدی و .... اشاره کنم

نه می خواهم ذرات دریا شده نزد بانکها از روش زورگیری اشاره داشته باشم از نو دلم وخهههههه....

بله شما اگر وارد بانک شوید و کلی وقت کاربر بانک را بگیرید و کاغذ مصرف کنید و ... و پولی را از یک حساب بانکی به حسابی در همان بانک انتقال دهید هیچ هزینه ای پرداخت نمی کنید ولی اگر چنین هزینه هایی را به سیستم بانک تحمیل نکیند آنوقت با احترام بانک چنین هزینه ای را به شما تحمیل می کند و پول زور می گیرد

وقتی شما در منزل از طریق اینرنت بانک یا همراه بانک پولی را به حسابی دیگر در همان بانک منتقل کنید حداقل 30 تومان میگیرد

چرا چون همان که من گفتم

چرا نرفتی به بانک هزینه تولید کنی وقت و زمان و کاغذ و.... را روی دست بانک نگذاشتی پس حالا پول زور وده.....

... حالا جالب است که بانک مرکزی هم از این پول زور گرفتن بانکها حمایت می کند.

شما اگر بروی در بانک و پول نقد بگیری مثلا 10 م ت و هم کاغذ بانک بعنوان رسید خراب کنی هم وقت کارمند را بگیری و هم دستگاه پولشمار را مستهلک نمائی بانکها هیچ هزینه ای از شما نخواهند گرفت ولی اگر این هزینه ها را به بانک تحمیل نکنی و بروی درب مغازه کارت بکشی هزینه کسر خواهد شد

چرا پون پول زور باید ودی....

تا کشورمان درگیر چنین مدیران بی خردی باشد که جوابگو نیستند و بدون تفکر تصمیم می گیرند مسلم راه ستنتی پیمودن و درگیری با جهان مدرن مسدود است

مرگ بر جمود و بی فکری در عالم مدرن

......

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ذی القعده,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سوال

یا قاضی الحاجات

..... با آنهمه خسارت محضی که به کشور وارد کردند و شما هر روز تکرار می کنید در هر کشور غربی و قانون مداری که بود الآن باید یا در حبس باشند و یا در پشت میز محاکمه...
سوال اصلی این است که چرا تا کنون این غرب پرستان که چنین کشور را در دره انداخته و چاه ویل ساختن برایش،  هنوز باید زبان درازی کنند و مدعی عموم آیا نباید اقدامی انجام دهد آیا مجلس نباید اقدام کند؟
پس کجا باید این ملت مظلوم که با مشکلات ایجاد شده توسط آنها دست و پا می زند باید شکایت ببرد؟
واقعا چه کسی این ترک فعل قوه قضایی را باید پیگیری کند و محاکمه آن کجاست؟!
آیا مشکل اصلی ما همین نیست که یک عهده فرصت سوز مدعی هستند؟ اگر راست می گویند و یا شما هم درست می گوئید باید در محکمه حرف خود را ثابت کنند! نه در روزنامه های دروغ پرداز غرب پرست، این مطبوعات از کجا می توانند تامین درآمد کنند آیا به سرویسهای خارجی وصل نیستند چه مقامی باید اینها را بررسی کند و راست و دروغ را مشخص!؟

مردم را در جواب این سوالات نگذارید!

پاسخ دهید!

تا کی در دوگانه های ترک فعلهای دو جریان حاکم مملکت بلنگیم؟

مچاله شدیم!

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
باد

یا رفیق بی همتا

وقتی که به کوتاه آمدن عادت دهی ، آنوقت عادت کنندگان به بلند شدن نامانوس می شوند.

وقتی کسی را به غلط بلند کنی، او به غلط نشستن را یاد می گیرد.

وقتی لطف بی حد شود مهربانی دیده، چشته خوار می شود.

نمک گر زیاد استفاده کنی، شوری بی مزه می شود.

رفتار میانه داشتن، راه استادان کارکشته است.

باد دادن سرمایه ها، کار راحت دیده های راحت رسیده است.

قدر دادن به اندازه، نیکوترین کار است، حتی مفیدترین.

امروز کسانی را به دشمن تقدیم کرده ایم که یک روزی آنها را نیک داشتیم بیش از حد!

کسانی سرازیر شده اند که بیش از ارزش شان ارج نهادیم!

..... تا کی باید ارزشها را قربانی کوتاه آمدنهای بی خود کنیم!

.... تا کی باید راه نا تمام گذشته را پی گیرم و از نو طی کنیم!

..... تا کی باد دهی بادکرده های خودمان را نظاره می کنیم!

آنهایی را که امروز در روبروی خودمان قرار داده ایم؛ همانهایی هستند که دیروز بی اندازه بلند کرده و حلوا حلوا کرده ایم!

آنهایی که خودشان بودند ولی رفتار ما آنها را بی خود کرد، آنهایی که بدون دلیل روی سر بردیم آنهایی که بر سر خود کوفتیم و امضای کشکشان را قدر خود کردیم.

بازیگران بی هنر.....

بازی کنان بی شان......

سیاست بازان بی سیاست ....

سربازی نرفته های ژنرال شده.....

دانشگاه ندیده های دانشیار شده .....

آب ندیده های شناگر شده ......

.... وای از این همه ناتمام های بی شروع!

شاید باید یکبار بادهای بادبادکهای نترکیده را خالی کنیم یا لااقل کمتر کنیم تا بدانند و بدانیم ارزش در وزن گران است و لعل ناب و مطالعه شبانه ؛نه به باد کله و لعاب روی و سخن زیاد و توجیه بی خاصیت!

بادها را خالی کنید!

ای آدمها....

ای مردم....

ای انسانها....

ای بر مسند نشسته ها....

بادها را خالی کنید!

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دوگانه

یا عادل مهربان

اینجا باغ است و بقیه جاهای دنیا جنگل

ما برتریم

دشمنان ما باید از بین بروند

هر که با ماست باشد

هر کس با ما نیست نباید باشد

ما سرور هستیم

هر چه ما می گوئیم درست است

آنچه دیگران می گویند اگر برای ما نفع دارد درست است وگر نه ،نه

بلایی سر تان در آوریم که یادتان برود که به ما بگوئید بالای چشمتان ابروست

هر چه خواستید به دیگران بگوئید

ولی هرکس که ما را تائید کند نه

او بد باشد و خوب باشد ندارد

خوب و بد را ما تعیین می کنیم

جهان از ماست

دیگران انگل هستند

.....

پلیس ما باید معترضین را با شدیدترین راه ممکن نابود کند

پلیس ما تامین کننده امنیت ماست

حق دارد بی قانونی را تحمل نکند

حق دارد قانون شکن را بکشد

حق دارد او را خفه کند

حق دارد چون ما می گوئیم

....

اغتشاشگران ایرانی صلح جو هستند

معترضین ایرانی محق هستند

معترضین ایرانی نباید پلیس با آنها برخورد کند

امنیت آنها باید تامین باشد

حکومت ایران باید نابود شود

دانشمندان ایرانی باید کشته شوند

کشتن ماموران ایرانی خشونت نیست

ما جهانی پر از حقوق بشر ساخته ایم

ولی فقط بشر آن ما هستیم

بقیه انسانها اگر ما بگوئیم بشرند وگرنه بشر نیستند

ما اروپایی و آمریکایی هستیم

آسیا و آفریقا اگر با ما نباشد نباید باشد

همه چیز را ما تعیین می کنیم

میزان ما هستیم

اینها تعاریف دوگانه نیست

چون ما می گوئیم

....ما

.....فقط ما

تمام.....

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
تاریخ

یا قدیم الاحسان

دایره کج انحایی بیضوی دارد چون نگاه را به داخل و بیرون می کشاند

انتظار نداشته باشید انحراف را ببینید

وقتی یک مکعب کج باشد دیدن زیر گوشه ها و محل زوایا در دید قرار دارند حال آنکه در دایره هیچ گوشه ای نیست و دید را بجای زاویه در افق تغییر خواهد داد

... در آنسوی مقدار و وزن جایی برای کشیدن و اندازه گیری باقی نمی گذارد

حدس و گمان تیرگی های ذهن را روشنتر می گرداند

اتفاقات گذشته چون دوایری در مخیله ها مواج می شوند زیر و رو کردن آنها ذهن را آگاهی می دهد ولی گوشه ای را آشکار نمی کند

تاریخ نویسان قلم بر دست گرفته اند که اذهان را روشن نمایند نه پنهانی را نمایان پس آنان که تاریخ می خوانند که از آن درس ها بگیرند

پس عاقلان فهم نمودند که تاریخ به نوعی در تکرار است خیر و شرها در پی هم هستند

اقوام و قبایل در پی هم می آیند و می روند

رشد می کنند و زوال می یابند

از گونه ای به گونه ای تغییر می بابند ولی قرار نیست آنرا ترک کنند

دشمنی ها و دوستی ها هستند چون پیدای یکدیگر هستند

تاریکی جایش را نور می گیرد و روشنایی را سیاهی خالی می کند

حق در برابر ناحق می ایستد و ظلم روبروی عدالت قد علم می کند

....

این تاریخ است هیچ گاه چیزهای متضاد تنها نیستند

کفر بدون خداباوری نبوده

و حق گویی روبروی ناحقان بوده

شما اگر درد نداشته باشید خود بی دردی دردتان می شود

اگر همه جا روشنایی باشد دیگر روشنایی بی معنی خواهد شد و تاریخ نمایان کرده که آنوقت ظلمت را طالب می شود!

انسان در تاریخ در یک مسیر رشد است چون رهروی که پیش می رود

ولی قرار نیست این رهرو وقتی یک سربالایی را تمام کرد دیگر همه سرازیری باشد یا همه جا بدون پستی و بلندی

تکرار اینها تکرار گذشته نیست اما تکرار تاریخ می باشد

فتنه ها و فتنه گریزی ها موجود

جنگها و صلح ها برقرار

هرچند اسلحه ها کشنده تر شده اند

ابزار دفاع هم قوی ترند

و هیچکدام باعث نشده که دشمنی از بین برود

تاریخ می گوید که اینها تکرار می شوند

....و تکرار این ها تو را رشد می دهند و باعث پیشرفت شما خواهند شد

.... از دشمن نترسید

و از دوستان بیش از لیاقتشان انتظار نداشته باشد

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دیدگاه

یا محبوب

یکی از پر بحث ترین مطالب سرنوشت نوشتن است چرا که وقتی یک بحث آغاز می شود طرفین می خواهند دیدگاه خود را به دیگری بفهمانند و حق بودن آن و مشکلترین جا همین نقطه آغاز است 

پیش از پی نوشت این بیان چرایی مطلب را روشن نمائیم

وقتی کسی روی مطلبی اصرار دارد و آنرا درست می داند و در همین حال شخص دیگری آنرا باطل می پندارد باید در چه چیز شک داشت

بنظر حقیر اینجا بازه دید و نظر افراد است که نمی توانند نظر مقابل را مورد مداقه قرار دهد یعنی وقتی جهت دید فرق کند آن وقت نظر هم فرق می کند شما وقتی از بالا به یک دیوار نگاه می کنید نمی توانید عمق یا ارتفاع آنرا درست بیان کنید اما در مورد کلفتی آن نظر درستی خواهی داشت اما اگر در همین زمان فردی از کنار به دیوار نگاه کند در مورد ارتفاع آن نظر درستی تری می دهد تا کلفتی آن این مثالها فقط جهت تقریب ذهن هستند و شرط آن این است که فرد در مورد این دیوار تجربه زیادی نداشته باشد.

حالا این نوع نظر دهی را در امور دیگر نیز تامین دهید خواهید فهمید که چرا دیدگاه های مختلف وجود دارد و گاهی هم مخالف هم هستند

حالا اگر یک عامل دیگر نیز به آن اضافه شود می تواند دقت را نیز تغییر دهد و تحلیلی دیگر را بدست دهد.

در دنیای واقعی و نظرات سیاسی گاها این اتفاق بسیار می افتد که فرد با اینکه دلایل قوی مقابل را می بیند ولی باز روی حرف خود می ایستد

البته گاهی افرادی هم هستند که فقط می خواهند مخالف باشند هرچند که خود به ناحق بودن کلام خویش آگاهی دارند.

سبک زندگی افراد نیز خود در این نوع دیدگاه موثر بوده و برعکس هم نظر فرد سبک زندگی اورا عوض می کند.

در ابتدای انقلاب اشرافی گری یکی از صفات ناپسند و نهی شده اسلام بود اما کمکم این رویه توسط یکسری افراد نو کیسه و نو به دوران رسیده یا به قدرت رسیده این رویه تغییر کرد و کار بجایی رسید که اگر اسراف نمی شد مورد شماتت قرار می گرفتند یعنی کمکم سبک زندگی انقلابی دگرگون شد و این قشر کعه متاسفانه در قدرت هم نفوذ زیادی پیدا کرده اند این نوع زندگی را رواج میدهند

چرا که این دیگاه در آنها شکل گرفته که فرد وقتی مهم است که بتواند چنین عملکردی داشته باشد بریز و بپاشش زیاد باشد

برای مثال حسن فریدون در سفر استانی به مشهد چون روی یک مارک خاصی از تشک باید کله مرگش بگذارد و در شهر مشهد آن مارک پیدا نمی شود یک هواپیمای اختصای آنرا از تهران برایش می برد

حالا این را مقایسه کنید با زندگی شهید رجایی بعنوان رئیس جمهور در دفتر کارش روی همان زمین می خوابد چون وقت رفت و آمد ندارد در زمان وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجویی یا دانش آموزی استراحت می کند با دانش آموزان یا دانشجویان آن مراکز.

البته به گفته خودش او توان خرید فلان یخچال را دارد ولی چون می خواهد زندگی متوسط داشته یا پائین تر از معمول مردم داشته باشد در خانه یخچال معمولی و در زیر کرسی زندگی ادامه می دهد خانه اش کوچک است اما رئیس جمهوری داریم که در کاخ زندگی می کند با متراژ بسیار بالا و در آخر هم در استخر فرح که مخصوص او بوده و کس دیگری نباید از آن استفاده کند غرق می شود

هر دو اینها توسط مردم این کشور رئیس جمهور شده اند اما سبک زندگی و دیگاه آنها به کشور و سمت و مقام اینقدر تفاوت دارد

حالا در بین مردم هم این دو فرد طرفداران پروپاقرصی دارند چرا که دیدگاه مردم هم با هم فرق دارد

اما اگر نوع زندگی این افراد برای مردم قبل از رای مشخص می شد و سبک زندگی دومی را اکثر مردم نمی پسندید چون مثل خودشان نیست و درد آنها را درک نمی کند رای نمی آورد پس چه و چی می شود که رای می آورد اینجا پنهان بودن سبک زندگی و دیگاه افراد عامدا پنهان می ماند و به قولی با غفلت سازی رای جمع می کنند

در دیدگاه مردم باید پیدا و پنهان زندگی افراد بصورت شفاف بیان و آشکار شود تا معلوم شود که کدام پسند اکثریت خواهد بود

در دیدگاه مسئولین به پوشش زن با عنوان حجاب هم بیشتر کار سیاسی صورت گرفته و نظر نامزدهای مجلس و ریاست جمهوری و .... مخفی مانده به عمد تا هر دو گروه مخالف حجاب اسلامی و موافق آن به فرد مورد نظر رای دهند

این مخفی کاری به نوعی کار خراب کن است چرا که وقتی سیاست بازی در عقیده و آئین دینی معلوم نبود آنچه که نباید اتفاق بی افتد حاصل می شود امروز این ملغمه هرچند در سطوح مختلف اجرایی و.... کشور آشکار شده اما از همه تیل تر بحث پوشش اسلامی در جامعه است که به یک کلاف سر در گم تبدیل گردیده چون برخورد سیاست روزان به آن بجای عقیده فرصت طلبی به آن بوده است.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، حقوق، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه محرم,
نویسنده : علي اكبري(آج)
قدس

یا حق الیقین

یکی از نکات تاریک تاریخ قوم یهود است

این قوم یهود حتی در زمان حضرت موسی هم برای او چه در رفتنش به کوه طور و چه در سرگردانی در بیابان و... توطئه ها دارند

قومی که همیشه بهانه جوی بوده و در قرآن هم بعنوان دشمن ترین برای مسلمانان یاد شده.

از آنچه در جنگ خیبر گذشته می توان این قوم را شناخت.

اینها کسانی بودند که با دانستن محل حکومت پیامبر اسلام (ص) سالها قبل از تولد پیامبر به یثرب آمده بودن که وقتی پیامبر آخرالزمان می آید آنها به او بپوندند اما وقتی او آمد اینها همه نوع توطئه ای بر علیه او انجام دادند و حتی بر علیه او جنگها برپا کردند.

اینها قومی بهانه جوی و مشرک و فرصت طلب هستند که هیچگاه بر قول خود عمل نمی کنند مگر در آن نفعی پیدا کنند

اما روزی آنها از کنعان و اورشلیم برای پیوستن به یاران پیامبر آخر زمان در مدینه قلعه ها و باروها ساختند ولی وقت پیوستن با او جنگیدن .....

و زمانی دوباره به اورشلیم برگشتند برای یافتن موعود؟

آنها می دانند موعود در اینجا حکومت تشکیل خواهد داد پس با توطئه و نفوذ در ارکان قدرتها آنها را به جنگ جهانی وادار کردند و هلوکاست دروغین ساختند و در پناه آن سازمان ملل بپا کردند و روی آن را شورای امنیت برپا ساخته تا بتوانند برای خود ملت سازی و سرزمین سازی کنند و بتوانند حکومت تشکل دهند و با اینکار منتظر موعود هستند که آنرا به او بسپارند!!!؟

یعنی در لایه های افکار موعود آنها همان مهدی ماست

ما هم پی حکومتی هستیم که آنرا به حکومت مهدی موعود تحویل دهیم

آنها هم همین هدف را دنیال می کنند اما وقتی موعود بیآید اینها عین کاری که با موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر اسلام (ص) نمودند می کنند

تاریخ این قوم را تاریک می داند آنها هیچگاه اهداف واقعی را به مقصد نرساندند چون فرصت طلب هستند و ترسو و منافق...

آنها دین ندارند آنها مشرکینی هستند متظاهر به دین آنها صاحب گوساله سامری هستند

آنها قومی هستند که مائده آسمانی را طرد کرده و پی پیاز و عدس پیامبر خود را آزردند و مجبور کردند به شهر بیآید

آنها قومی هستند که دنیا پرست که برای رسیدن به اهداف خود کودکان را می کشند یعنی اینها فرعونهای اکنون هستند کلمه توجیهی که هدف ابزار را توجیه می کند در ذات این قوم است

کلمه بسیار ناپسند و حتی رواج یافته در بین مسلمین این مشکل توست از این قوم است

اینها بازی گردانهای سران استکبار هستند

...........

دوای درد اینها را فقط اسلام داده

امروز تفکر مقاومت مسلمانان این قوم را به ذلت کشانده

اینها یکروزی از ولایت برای دینداری رفتند و کشتند وخیانتها کردند .... و روزی برای ساختن ولایت بازگشتند و کشتند و خیانتها کردند

کفر و شرک در آنها هنوز جوشان است

....

روز قدس روز صدای تمام  مظلومان جهان است بر علیه تمام  مستکبرین جهان

همه اقوام مستضعف بر علیه تمام اقوام ظالم

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه رمضان,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دلیل

یا خالق رحیم

شاید از قدیم یک مثال بسیار دقیق وجود داشت که خیلی جاهها بکار گرفته می شد اینکه اگر کسی خواب باشد می شود او را بیدار کرد

اما اگر کسی خود را به خواب زنده باشد نمی شود بیدار کرد.

اما امروز انسان هایی پیدا شده اند که برای عاقلی خود یک دلیل هم ندارند و بدتر آنکه  هزار دلیل برایشان کافی نیست که قبول کنند احمق هستند

اینان کسانی هستند که خود را به حماقت زده اند چرا کسی که احمق باشد با یک دلیل قانع می شود اما این عده خود به آنرا زن قابل هدایت نیستند.

.... در دولت حسن فریدون تمام تریبونها را پر کرده بودند از برجام و صبح روشن و فتح الفتوح و آفتاب تابان و گل و بلبل و سیب و گلابی برجام و روزنامه ها و دستکهای آنها موجود و با اینکه کشور هر روز بدتر از دیروز می شد آنها از تعریف و تحریف دست برنداشتند تورم 50 درصد را ندیدند رشد اقتصادی زیر صفر را مشاهده نکردند بیرون نیامدن رئیس جمهور را و با ماشین در کارخانه بازیدش و تاراج منابع ارزی و طلا بانک مرکزی و پروگری صبح جمعه و... هزاران دیگر

امام امروز زبانشان چون سگ هار دراز شده و کوچکترین اشتباه لپی رئیسی را چنان نشر می دهند که انگار کشور در بحران قرن فرو رفته...

رشد اقتصادی باز شدن و بکار افتادن کارخانه های تعطیل شده ارج و نی شکر و عضویت در شانگهای و سواپ گازی منطقه رشد فروش نفت تبادلات و تجارت گسترده با همسایگان و سفرهای بدون تشریفات و راه گشای او و با کارگران نشستن و .... همه برایشان قابل دیدن نیست 

وای از اینهمه حماقت

واقعا خدا رحمت کند جلال آل احمد را که این گروه را او شناخت و کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران را نوشت

انگار این عده هنوز هم همان منور فکران آنروز هستند با هزار درجه حماقت بالاتر

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه شعبان,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دستی

یا مالک نور

شاید معنی دستی برای شما کمی نامفهوم باشد ، یا خیال کنید منظور همان باشد که در پول دادن بهم استفاده می شد تا قبل از رایج شدن کارت بانکی.

یعنی پول قرض دادن به دیگری! اما من این منظورم نیست بهتر است کمی در متن زیر فرو رویم شاید دستگرتان شود که یعنی چی؟

چندین سال قبل در شهرمان نانهای کرنو سنتی که با هیزم پخت می شد بوسیله یکی از خوشفکران به راه افتاد و از طرف مردم هم استقبال خوبی صورت می گرفت و در این نوع پخت ابتدا مقدار مناسبی هیزم در تنوری مخصوص سوزانده شده و بعد از اینکه به اندازه کافی گرم شد و هیزمها همه کامل سوخت شد و دیگر جزء آتش زغال وجود نداشت به قول معروف آتش غل بدون دود و شعله بود مقداری قلوه سنگ در درون آتشها رها می کنندبعد از مدتی چانه خمیر را روی این سنگها میریزند و درب تنور کرنو گرفته شده و محل ورود هوا از قسمت پائین تنور نیز مسدود میشود و حدود کمتر از یکساعت بستگی به مقدار حرارت کمی کمتر یا بیشتر نانها کامل پخت شده را از تنور کرنو خارج می کنند و این نان معروف شده به نان زغالی و شبیهه این نان را با دستگاه هم تولید می کنند که از گاز یا گازوئیل گرم شده و تمام اجزاء آن فلزی بوده و گرما از طریق مشعل در زیر صفحه قرار گرفتن نان و در روی آن بدون محافظ و مستقیم بر روی خمیر گرما ایجاد کرده و نان پخته می شود چون این دستگاه در زمانها قدیم وجود نداشته نان کرنو همان نان زغالی معروف امروز بوده و چون این نان دستگاهی به کرنو شهرت گرفته نان کرنو سنتی به نان زغالی تغییر نام پیدا کرده است.

اما مسئله اینجاست که این نان سنتی که با حرارت بدون آتش سوزان و گرمای داخل تنور که قبلاً تولید شده و فضا و سنگها را گرم کرده در این محیط در بسته با مدت تقربیا زیادی کامل پخته می شود(شبیه به فر) اما نان کرنو ماشینی در محیط نیمه باز چون دودکش ان باز است و زیر صفحه گردان و ... و با مقداری گرمای مستقیم و غیر مستقیم حدود 20 دقیقه پخته می شود این نان نه دارای طعم خوبی است نه پخت درستی دارد و بالاخره مردم هنوز به عشق آن نان کرنو قدیم می خورند و چون نان تافتون هم که اصلا درست پخت نمی شود و اصلا نمی شود نگهداری کرد و تازه آن هم قسمتی کمی از آن خوردنی است بقیه آن سوخته یا خمیر است لذا نان کرنو ماشینی هنوز از این نان بهتر است و مورد اقبال!

اما نان کرنو سنتی که با تنور گلی و آنچه گفته شده و در مدت بیشتری پخت می شود هم دارای طعم نان است هم مدت زیادی ماندگاری داشته و زود بیات نمی شود در فریز که می شود مدت طولانی نگهداشت.

با اینکه قیمت این نان در زمان تولید بسیار گرانتر از نان دستگاهی بود اما طرفداران زیادی داشت با همه این توضیحات یکباره بهداشت این نانوایی های سنتی را غیر بهداشتی اعلام و فرد مورد نظر را از تولید این نان منع و ناچار ایشان دیگر ادامه نداد.

و امروز مردم برای این نان ناچار از بعضی خانه ها که آنرا تولید می کنند در حجم کم یا از شهربابک تهیه می کنند .

سوال پیش آمده برای من این است نانی که وقتی می خوری لذت می بری انرژی میگری دارای طعم نان است و.... غیر بهداشتی است؟

و نانی که با آتش گازوئیل تولید شده و روی آهن و فلز و نه مزه دارد نه طعم و نه انرژی و نیمی از آن خمیر و نیمی از آن سوخته بهداشتی است؟!!!

آقایان و خانمهای بهداشت به ما بگویند در کدام آزمایشگاه به بهداشتی بودن آن نان و غیر بهداشتی بودن این نان بر خلاف ذائقه مردم و ماندگاری نان و طعم نان و ..... پی برده اند. ما را هم آگاه کنید؟!

به این عمل بهداشت کلمه دستی بکار می رود!.

یعنی در شهر ما کاری که بصورت عمد و خلاف واقعیت و حقیقت صورت گیرد دستی می گویند.

حالا چه دستی در کار است که این کار دستی توسط بهداشت صورت گرفته و برای نانهای بی کیفیت دستگاهی کرنو پروانه بهداشتی صادر شده و برای نان سنتی انجام نمی شود یک سوال بزرگ برای حقیر شده است.

امیدوارم که این درد دل حقیر مورد توجه قرار گیرد و اسناد غیر بهداشتی آن و بهداشتی این نان از بوته خارج شود و مسئولین زیر ربط اقدام شایسته و در جهت سلامت مردم صورت دهند.

و ما را از دستی نبودن این کار آگاه سازند.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، دلنوشته ها، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
خانی بنام پیشخوان دولت

یا قدیم الاحسان

چون پیشخوانهای دولت بجای تسریع در امور خود شده اند یک اتاق اداری و صاحب امضا در خارج ادارات لذا این نا همخوانی کار و هدف را به یک کاراز گذاشتیم تا امور آن اصلاح شود شما هم با پیگیری لینک آن و یک امضا ما را در رسیدن به حل مشکل کشورمان ایران یاری کنید

لینک این کارزار

https://www.karzar.net/22123

جناب آقای زارع‌پور
وزیر محترم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
جناب آقای سبحانی‌فر
مدیرعامل محترم شرکت ملی پست

با سلام
متأسفانه پیشخوان‌های دولت، یک خوان در هفتاد خوان انجام امور دولتی شده‌اند. در ابتدای شروع به کار این پیشخوان‌ها، قرار بود که کارهای اداری مردم را سامان داده و انجام امور را برای مردم سهل و برای دولت در مسیر صحیح قرار دهند. بر اساس این هدف آنچه باید مشاهده می‌شد، انجام صفر تا صد امور اداری توسط این دفاتر و کوتاه کردن مسیر کاغذبازی‌های اداری بود، اما اکنون خود این دفاتر نیز به یکی از مراحل امور اداری تبدیل شده‌اند.
برای نمونه، اگر شما متقاضی خرید اشتراک گاز باشید باید خودتان به اداره گاز مراجعه کنید، سپس برای پرداخت هزینه اشتراک به بانک مراجعه کرده و بعد هزینه پیشخوان را نیز در یکی از دفاتر آن و پس از معطلی در صف‌های طولانی بپردازید. این اوضاع نابسامان بسیار عجیب و غیرقابل‌درک است و برای ارباب رجوع سئوال پیش می‌آيد که فلسفه ایجاد پیشخوان‌های دولت چه بوده، اگر کمکی به تسریع اجرای امور دولتی و دفتری نمی‌کنند؟
اگر قرار باشد که ارباب‌رجوع (مردم) امور بانکی و اداری را خودشان انجام دهند و بعد مبلغی هم بپردازند، پس وجود دفاتر پیشخوان به چه علت است؟ اگر امور اجرایی دستگاه‌های دولتی اینترنتی است، دیگر هر فردی باید بتواند در منزل کار خود را در اداره موردنظرش پیش ببرد، اگر هم نه، دفاتر پیشخوان دولت باید تمامی کارهای اداری را بدون نیاز به حضور فیزیکی ارباب‌رجوع برای او انجام دهد.
از مسئولان و مقامات ذی‌ربط درخواست می‌شود به این نابسامانی رسیدگی کنند و کارآیی دفاتر پیشخوان را بهبود بخشند.

با تشکر

خانی بنام پیشخوان دولت

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
لاکچری

یا رب محمد

وقتی به سخنان لاکچری حسن روحانی دقت میکنم سرم نه اینکه درد میگیرد که هیچ میترکد مثل همین دیروز که میگوید بگذارید مردم شاد باشند.... خیلی به این سخن دقت کنید مردم شاد باشند!

ایشان طوری سخن عالی میدارد که انگار دارد برای انتخابات سخن میرانند کسی که هفت سال سکان دولت را در دست دارد و چندماه دیگر باید از خر مرادپایین شود طوری حرف میزند که انگار نه انگار مردم شعور دارند.

او همان کسی است که با یک تصمیم مششع خود کشور را دچار بحران و شورش کرد و اگر سخنان ارامش بخش رهبری نبود معلوم نبود که طرحهای آمریکا برایمان رقم میخورد و او یک هفته بعد با وقاحت تمام پوزخندی که از هر زهرماری برای مردم بدتر بود چشم در چشم مردم به دروغ شاخداری آویزان شد که من صبح جمعه خبردار شدم بنزین گران شده.

من مطمین هستم که اگر ایشان ریس جمهور کره جنوبی بود الان بجای طرح صد روزه حکم صدبار اعدامش صادر و شش سال پیش یکی اش را اجرا کرده بودند.

وهمانطور که میدانیم او همان کسی است که یک طرح صد روزه برای نجات کشور داشت.

بعد باز با همان بی شرمی خجالت اور برای ما که چنین گفت که مگر من دیوانه ام که چنین حرفی زده باشم من اگر جای صدا و سیما بودم همان آن سخنان اورا باز پخش میکردم تا حقوق سازمان در گرو در آید تا روسیاه شود هر درو خش است.

من باز اگر می توانستم در صدا و سیما اسم دولت را بجای امید و تدبیر می گفتم دولت حرف لاکچری و عمل فقر مطلق.

آخر ما هرچه در این دولت میگردیم که یکجا حرف را با عمل یکسان ببینیم جز یک سخن چیز دیگری را پیدا نمی کنم.

من کاری میکنم که مردم به این یارانه نیازی نداشته باشند!!

شاید از این نوع سخن بتوان بازهم پیدا کنیم که سخن او لعل به لعل درست بوده البته از نوع چپکی آن!

این کشور عین سخن حاج قاسم است که ما ملت شهادتیم! ما ملت امام حسینیم!

اما این سخن یک تکه دیگر هم دارد که دولت ما یعنی همین دولت که در سخن میگوید با مشورت رهبری به توصیه رهبری و با اجازه رهبری اما در عمل کارهایش هیچ تطبیقی با راه و سخن رهبری ندارد دولتی که سخن از امیرالمومنین میزند اما با آخرین خودرو مدل روز از پشت شیشه در کارخانه از آنجا بازدید می کند این رفتار بیشتر معاویه  گونه است نه دولت اسلامی دولتی که نگاه به غرب دارد و حاضر است برای این نگاه کشور را نابود کند. قاچاق کالا را رونق دهد هسته ای را که به غرور ملی ما تبدیل شده تعطیل کند آنرا بتون ریزی کند تولید داخلی نابود کند و جز حرف چیز دیگری برای خود نداشته باشد در این فقره جز لاکچری سخن هیچ چیز ندارند برای نشان دادن دولتی که از قیام اما حسین هم مذاکره در میآورد وقاحت مگر مرز ندارد بهتر بود شعار این دولت سخن لاکچری و عمل فقر مطلق را میدادند من که از همان روز اول نام دولت را گذاشته بودم لفظ قلم حرف زن بی عار اما الان بهتر دیدم که نام آنرا سخن لاکچری زن عمل زیر خط فقر بگذاریم.

رییس جمهور را نمی شود از سخن گفتنش سنجید البته هیچ کس را نباید با حرفهایش سنجید اما منافق کارهایش درست عکس عملش است.

نمونه آخرش همین فروش نفت است الان ایشان بیش از 250هزار بشکه نفت نمی تواند بفروشد اما میگوید سال آینده دو میلیون 300هزار بشکه می فروشد خب برای اثبات حرفت یک هفته در همین سال اینکار را انجام بده کسی که مانع ات نیست چرا آنرا حواله به سال آینده میدهید!!؟؟

مگر مردم سخن بالمره شما را فراموش کرده اند.

مگر یادمان رفته همه چیز را به بورس بسپارید.

... این سخنان که همگی چپکی بود را چه کسی از یاد برده که باز سخن چپکی تحویل می دهید.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
تکبر

الله اکبر

آنچنان انسانهای متکبر نزد افکار مردم خوار می باشند که خود بیخبرند و نادان.

وقتی انسان حسن روحانی را که در چشم مان کوچک بود آنرا ریز و بی مقدار کرد که دیدیم او خودش را تافته جدا بافته از مردم می بیند!

برعکس کسانی که خود را چون مردم می بینند هر روز عزیزتر و بزرگتر بلکه بزرگوارتر می شوند

چقدر این انسانها حقیر هستند که در خود نخوت را پرورش میدهند

در تعجب هستم که او چگونه چنین لباسی را پوشیده عمامه نموده و هنوز یا قرآن را مطالعه نکرده و یا مثل همان جماعت جمود جاهلیت قرآن را حفظ کرده ولی در او جز ذلت و کفر نیفزوده.

آیا او یک امیر در کشور اسلامی است کاش یکبار نهج البلاغه را نه فقط نامه امیرالمومنین به مالک اشتر را مطالعه میکرد و میدید از امیر اسلامی تا او ، فاصله از جنگل تا یک ویروس داخل یک میکروب هم بیشتر است.

وای بر چنین کسی که بر ما آزموده شد

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه صفر,
نویسنده : علي اكبري(آج)
ایثار

یا رحیم

شاید هیچ کس نمی توانست فکرش را هم بکند که یک دفاعی در کشور پیدا شود و مدافعانی پیدا کند از قشری دیگر

ولی پیدا شد و افرادی را در این خط به صف کرد که ناباورانه به دفاع از سلامت جامعه برخاستند سخت و جهادی

درود بر مدافعان سلامت که جان خود را در کف اخلاص قرار دادند تا سلامت جامعه تداوم پیدا کند

سلام بر شما و عمل ایثارگرانه شما.

حالا در این کشور می توان فکر کرد کارهای بزرگی را این مردم قادرند انجام دهند بشرطی که بزدلانی که ناحق بر مسند ریاست تکیه زده اند آنها را سرکوب نکند و به آنها بها بدهند و اگر آنها را یاری نمی کنند لااقل برایشان مانع نباشند

درود به پرستاران و پزشکان زحمت کشی که هدف خود را والا قرار دادند و دست از چرب و نرم دنیا شستند و خودرا به درجه شایسته قابل تقدیر در نزد خلق و خالق رساندند

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، حقوق، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه رمضان,
نویسنده : علي اكبري(آج)
شجاعت

یا حق مطلق

شاید بارزترین نشانه اخلاص ، عمل کردن و حرف نزدن باشد.

همان که سردار دلها داشت حرف زدن از عمل خیر و درست ، انسان را در دلها جای نمی دهد آنچه انسان را در دلها جای می دهد رضایت حق از عمل است کسی که فقط بخواهد برای او فرمانبری کند خدا هم جواب آنرا به موقع و در عالی ترین رده به او عطاء می کند. اگر لازم باشد حتی خون او را برکت و خیر قرار میدهد.

این روزها که ارتش تروریست آمریکا یک فرمانده مخلص ما را شهید کرده در تمام مدت این نشانه ها هویدا شده.

کسی که در جنگ و صلح هیچگاه برای خود قدمی برنداشت مگر با بصیرت مثال زدنی راهی را رفت که حق نمایان نموده بود اینجاست که وقتی تو نیت خود را خالص کنی او خود عملت را خالص می کند و هدایت.

چقدر او با دیگرانی که آیه یاس در کلامشان موج میزند تفاوت دارد!؟

شجاعت او در چه حدی است که آمریکا را هیچ می انگارد او را مقایسه کنید با کسانی که شجاعت اخراج یک عنصر نامطلوب را از کشور ندارند آخه او همه هیمنه اینها را شکسته شما هنوز از خاکستر آنها می ترسید برای کدام هدف و کدام چرب لیستی دنیا!؟؟

نمایندگان مجلس هم که هم خط خودتان هستند اخراج سفیر انگلیس را خواستارند آنوقت شما شجاعت اقدام ندارید که چه بشود ؟!

شما که اجازه باز کردن یک حساب بانکی هم ندارید از چی می ترسید؟

آیا شهید قاسم سلیمانی چنین بود؟

اما اکنون یک دانش آموخته این سردار در میدان است ببینید چگونه با شجاعت مثال زدنی مسئولیت پذیری می کند و مردم را نامحرم نمی داند؟

آنطور

مثل شما که رفتید محرمانه با شرکتهای اروپایی قرارداد بستید و سهمی بالاکشیدید

مثل شما با مثل انها چقدر فرق است ببینید کجای کارید؟

سردار حاجی زاده حتی اشتباه هواپیمایی کشوری را برای خود دستآویز قرار نمی دهد که از مسئولیت خود شانه خالی کند و خطای زیر دست خود را با تمام قدرت می پذیرد این عزت آور است نه راه رفتن با شیطان و لبخند زدن با او و عکس گرفتن با موگرینی عزت آور که نیست هیچ شرم آور است

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، حقوق، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
گربه

یا کریم

دیواری کوتاه در نزدیکی آن مناره کمی قامت بلندها را حیران خود می کرد. هنوز کسی آن گربه را نتوانسته بود در روی آن بلندی دیوار کوتاه دنبال کند چون بسرعت در بالای آن متاره خود را نمایان میکرد.

سبز بود اما نه به سبزی سفره هفت سین، همه در عجب بودند که رنگ این گربه چرا چنین به سبزی نشان می دهد بخصوص در غروب آفتاب ؟ اصلاً درست بود این دیدن.

در بچگی خواهر کوچکمان می گفت گربه ها را اذیت نکنید که خدا خیلی ناراحت می شود در این فکرها بودم که چند بچه گربه که از زمان تولد در  منزلمان جا خوش کرده بودند اعصاب برایمان نگذاشته بود در آن غروب همه بچه گربه ها را از سالن خانه بیرون کردم اما یکی خود را زیر دیگ آش ایستاده در کنار دیوار  قایم کرد نه زورم می رسید که دیگ را حرکت دهم نه بچه گربه از زیر آن بیرون می آمد یک ترکه بلند درخت انار پیدا کردم و از یک طرف به سمت بچه کربه می زدم که از طرف دیگر بیرون بپرد یا برود اما او سماجت کرد نمی دانم چه شد صدای ناله او را شنیدم و دست ازش کشیدم.

روز بعد جنازه بچه گربه در زیر دیگ تمام وجوم را سوزاند هنوز غم آنرا احساس میکنم!

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، خاطرات، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
بهار

یا رحمان

از قدیم می گفتند سالی که نکوست از بهارش پیداست.

من این شروع سال را نمی دانم چگونه تعبیر کنم.

یعنی بارندگی را نشانه تر سالی بدانیم و امسال را سالی با برکت بدانیم یا اینکه ویرانگری سیل را نشانه نکبت و امسال را نیز سالی بی برکت ؟ در هر حال امیدوارم که تفسیر آن سال نیکو و پر از خیر باشد.

...اما باران همیشه نشانه خوبی و برکت بوده اما اینکه باران بجای اینکه مهار شود و نعمتی برای ما باشد چرا چنین بر سر ما می آورد شاید باید به خواب بودن مسئولین بی ارتباط نباشد ! مسئولینی که بجای ظاهر سازی به زیر بناها اصلاً بی توجه هستند و خودشان را به آن راه زده اند. تعطیلات عید در خارج یا کیش بسر می برند و با تلفن می خواهند بحران را مدیریت کنند!؟؟

مثلاً: شهرداریها بجای رنگ زدن به جدولهای سیمانی خراب و پوسیده و عمر تمام کرده باید جدولها را عوض کنند!

اگر تمام جدولها بازسازی و خوب بودند آنوقت به ظاهر آنها هم مرحمت کنند.

در طول سال همین مسئولین نه به آسفالت توجه دارند و نه به دست اندازها اما نزدیک عید یکباره می خواهند شهر را زیر و رو کنند و هرچه امکانات مکانیکی از لدر و بلدیزر و.. دارند را برای کندن نیمه آسفالتهای شهر قطار می کنند عید می شود و آنها هستند و جدولها و جوی های پر از خاک و خاکروبه و ... معلوم است که وقتی آب در راه خود جایی برای جاری شدن نداشته باشد از داخل خیابان و کوچه و خانه سر در میآورد!

وقتی به ظواهر توجه شود نتیجه ای هم جز این ندارد.

یادم است چندین سال قبل کنار همین قلعه که امروز به ارگ ارتقاء یافته! داشتند جدول می کردند همین کارهایی که دیگر روزهای قبل از عید انجام می شود درست وقتی کار تمام شد چند روز بعد بارندگی شدیدی شد و آب خیابانهای اطراف در خیابان نواب به طرف شریعتی رودخانه شده بود. روز بعد از بارندگی ظاهر سازی کامل مشهود بود جدولهایی که روی خاکروبه ها و آشغالها تمیز و میزان گذاشته بودند یک متر فرو رفته بودند در این آشغالها و بیشتر آنها ریخته بودند اینکار مسئولین ماست گزارش کارهای ظاهری بجای کار اساسی کردن و پرداختن به یک کار عمیق و بنیانی! ماست مالی بجای کار اصولی!

ای مسئول گرامی درست است که کار اساسی کمی هزینه بر است کمی در چشم جلوه ندارد اما عمر آن ، عمق آن ماندگاری آن آیندگان را دعا گوی شما می کند بجای به به، چه چه بی خود امروز برای یک آینده درست کاری بکنید ماندگار و اساسی.

بیشتر بناهای قدیمی با اینکه از خشت و گل هستند صدها سال مانده اند چون در سازندگی آنها غل و غش نبوده ولی امروزه چون کارها دغلبازی است بتن ها و فولادها در کوتاهترین زمان ویرانگر شده و حتی ها جانها می گیرند.

شهر آق قلا را که امروز نساخته اند ولی شهر کاری به مسیلها و رودخانه ها نداشت اما کمکم مسئولیت گریزی روسایش شهر را برد در حریم رودخانه و مسیلهای آب شدند خانه ها و ویلاها هیچ کس نگفت اینجا نباید خانه ساخت اینجا مسیر رود است اینجا حریم رودخانه است نباید خیابان کرد نباید ساختمان ساخت و ... ولی وقتی همه چیز را رها کنی و به ظاهر برسی و درآمدزایی برای شهر نتیجه آن میلیاردها تومان خسارت به مردم و بیت المال می شود که یک روزه همه را غافل گیر می کند.

مسئولین شهرها دیگر هم گرفتار همین ظاهر سازی هستند فقط روز امتحان که برسد معلوم می شود که چه کسی از محک روزگار سریلند بیرون میآید.

بارندگی شهر شیراز به ساعت نرسیده که طراحی غلط بوستانهای دروازه قرآن و خودرو های ناجور و .... و شوخی سلفی گرفتن از سیل و می شود جانباختن 20 نفر انسان بی خبر از همه چیز در 20 دقیقه!

فکرش را بکنید این لحظات را چرا این دروازه شهر نباید بتواند گذر آب را تامین کند و چرا مانع آب است!

وقتی کوه را بدون برنامه درست و اصولی خراب می کنی برای ایجاد فقط نفریح و زیبایی نتیجه آن خسارت جانی و مالی است که ظرف 20 دقیقه لب گزیدن را و آه کشیدن ایجاد میکند.

ساخت پل و راه و جاده و راه آهن باید بر اساس اصول طبیعی و عمرانی و برای جوابگو بودن طولانی مدت باشد نه فقط ظاهر و پول در آوردن.

خدای نکرده و هزاران بار دعا که چنین اتفاقی هرگز نیفتد ولی بر فرض که اگر سالی سکندری یک زلزله 6 ریشتر یا حتی 6 و نیم ریشتر در تهران اتفاق افتد می توانید فاجعه انسانی و مالی آنرا تصور کنید و اگر این اتفاق خدای ناکرده به 7 ریشتر برسد دیگر از یک فاجعه هم میگذرد من نمی دانم اسم آنرا چه بگذارم این نتیجه سیاست غلط کسانی است که افتخارشان جلوگیری از جابجایی پایتخت است و تراکم فروشی به هر قیمتی و.... همه نوع دلیلی در این کارشان یافت میشود جز یک حرف حساب.

یادش بخیر گل آقا که با دو کلمه حرف حساب ! همه حرفهای درست را به مسئولین زمان میزد ولی همه آنها را شوخی می گرفتند.

آیا میشود روزی مسئولین ما بجای بخور و ببر و بپاش به فکر مملکتداری صحیح هدایت شوند و بجای ظاهرسازی به باطن سازی برسند! و عمل کنند.

از پلشتی ها و زشتی ها به پالایشها و زیبایی ها و پاکی دست یابند.

امیدواریم!!!!

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه رجب,
نویسنده : علي اكبري(آج)
سرمایه گذاری

یا پروردگار عالمیان

وقتی هنوز فرق بین هزینه و سرمایه را بلد نیستیم مسلم کشور را که بدستمان می دهند چنین زشت مدیریت می کنیم که همه را نا امید می کنیم و خود به ورته چرت گویی می غلطیم و از واقعیتهای مملکت روز بروز بیشتر فاصله می گیریم.

وقتی برنامه ریز کشور کسی است که به یک مدیر خائین و ظالم بزرگ به مملکت و کسی که حقوق نجومی او را ارضا نکرده بلکه دست به دریافت وام بلاعوض میلیاردی می گیرد را امین و سرمایه نظام بنامد

میبینیم که در بودجه برای شرکتهای بی در و پیکر این نابجا حقوق بگیرها 150درصد اضافه می شود و حقوق معلمین و کارمندان 10درصد و بودجه بهداشت را کاهش می دهیم و وزیر موفق را فراری از دولت و سپس بودجه برای علم را هزینه می نامیم درحالی که نگاه به آموزش و علم و پزوهش باید سرمایه گذاری تلقی شود رئیس دولت وقتی بودجه اختصاصی برای دانش آموزان را هزینه نامید و به خود نیاورد که چه خیانتها که به آنها نشده و نمی شود باید پیامد این نوع نگاه هم این باشد که مملکت را کسانی در دست بگیرند منفعت طلب و فرصت خواه و نگاه را از ارزشها بسوی مادیات و مادیات و مادیات دگرگون کنند.

وقتی دانش و علم و پژوهش برای مملکت داران بشود هزینه آنوقت باید برای این دانش آموزان و سازندگان آینده هم ببینیم که هزینه بتراشند میلیارد میلیارد از قبیل دزدی ، زندان ، قتل ، اختلاس و.... جرم و جنایت و..... دادگاه و ...

اما کشورداران با فکر و متعهد و متخصص برای این قشر از جامعه سرمایه گذاری می کنند و در آینده کشور را به قلعه های پیشرفت و ارزشها سوق خواهند داد

باید به این دنیا زدگان سیاست باز که بار کشور شده اند به خودمان تاسف بخوریم

شاید دیده هایمان باز گردد و اشتباه نکنیم آنطور که قبل تر نموده ایم!!

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
خیانت

یا حق

آن قدیم ترها اگر کسی پنهانی کاری انجام می داد معلوم بود که حتما دارد کاری انجام میدهد که نادرست است. خیانتی ،خباثتی، فلاکتی .....

امروزه خائنین دارند آشکارا کارهایی انجام میدهند که از هیچکس پروا ندارند! نه از خلق! نه از خالق!

نگاه کنید که شرکتهای خودروسازی چگونه با پزو فرانسه که سالها به این کشور خیانت نموده و نه تکنولوژی آورده و نه خودرو خوب ! قرارداد می بندند و مفاد آنرا مخفی می کند.

آیا چه کسانی پشت پرده این اهداف را پیگیری میکنند؟؟!!

مجلس و قوه قضاییه کجاست که نمی گوید در این قراردادها چه میگذرد!؟

بازوهای بازرسی از کجا قطع هستند که این بزرگ خیانتها را نمی بینند! یا نباید ببینند؟

چگونه می شود دانست و نگفت!؟

در عمر ژنرالها چگونه شرکتهای کلاه بردار راحت می آیند و بدون هیچ پیگیری دوباره همان کاری را می کنند که قبلا تکرار کرده اند!

منافع ژنرالها چگونه تامین می شود که منافع مردم تاراج می شود آنهم به همان کسانی که خیانت کرده اند .

توتال فرانسه مگر قبلا با همین ژنرالها همین کاری که الان کرده نکرده بود که دوباره همان کلاه گشاد سرمان رفته و همه چیز معطل مانده و عقب افتاده بدست همانها که قبلا چنین کرده بودند.

آیا وکلای مجلس خوابند یا خود را بخواب زده اند آیا نمی بینند که چگونه دولتی که نقش پلیس بد بازی می کند

(فابیوس را در مذاکره هسته ای و   خونهای آلوده ای که مردمی را به گورستان فرستاد و .....)چقدر راحت منابع ما را تاراج می کند همین های قبلی و همین شرکتهای قبلی!

وای به این خیانتکاران پررو و بی پروا !!

هنوز هم خجالت نمی کشند اگر چنین اتفاقی در هر کشوری افتاده بود آن وزیر را به عنوان رشوه گیر خائن و تارج دهنده منابع ملی به دادگاه می کشیدن و چنان می کردند که هیچ وزیر فکر چنین نکند.

اگر وزیر است و مصون است؟ پس چه کسی و کجا باید جلو خیانت وزیر را بگیرد؟ آیا در قوانین هیچ جایی برای وزیر خائین وجود ندارد. در عمر این وزیر چه هنگامه آتش سوزی اتفاق افتاد و منابع به طرق مختلف نابود شد هیچ کس به خود نیآمد چرا؟

لااقل آن وزیری که باعث قرارداد پژو شد و شرکت سامسونگ را از جریمه رهانید را که الان وزیر نیست بیآورید در محکمه و عدالت را در خیانت او اجرا کنید شاید دیگران وقتی ژنرال شدند کمی ترس داشته باشند؟

قضا کجایید؟؟ مجلس کجایید؟

کی بیدار خواهید شد؟

نکند شما هم در این رشوه ها سهمی دارید؟

اگر ندارید چرا عدالت در مملکت اسلامی سربریده است؟!!!!

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه رمضان,
نویسنده : علي اكبري(آج)
فراموشی

یا قیوم

هنوز سخنان شما در گوشمان است من تمام مسئولیت برجام را می پذیرم......

با کدخدا باید بست اروپا آقا بالاسر است

اگر آمریکا خارج شود پاسخ ما شدید و پشیمان کننده خواهد بود

برجام یک تعهد همگانی است یکی خارج شود دیگر توافقی باقی نمی ماند...

..... آب خوردن ، محیط زیست، اقتصاد ..... به لغو تحریم بسته است.

همه چیز را به برجام گره زدید و شروط رهبری مجلس و شواری امنیت ملی را زیرپا گذاشتید و کاری که نباید یکطرفه به انجام می رسانید انجام دادید و تعهدات یکجانبه بدون تظمین انجام گرفت که هیچ عاقلی با آشنایان نمی کند شما چنین کردید با طرف دشمن!! عجبا که حالا همه را فراموش کرده!

و قراردادهای قبلی با دشمن که خود هم بعضا در آن نقش آفرین بودید را تجربه نکرده اید

از جمله الجرایر؛ پاریس؛برلین؛ تهران؛مسکو،استانبول؛بروکسل و .....

در همه اینها طرف به شما تعهد داد عمل نکرد

باز بجای دست دست کردن و مذاکره با همین طرفها بدون آمریکا حرف می زنید

اگر اینها هیچ کاره اند که هستند و در دشمنی با ایران با آمریکا یکی هستند که هستند و در تمام گفتار و رفتارشان موج می زند ، می خواهی که چه کمکی به تو بکنند که باز رفته ای اروپا که چه بشود

کشور باز معطل هیچ پوچ این دشمنان باشد

و شما وزیر دیپلمات با معاون ماله کشد هنوز از این کسبه تجربه کسب نکرده اید

آیا پای یک ...  بیش از یکبار در سوراخ موش می رود که شما بارها پایتان در این سوراخ است!!

عجبا که مغرورانه به کارناشیانه خود ادامه می دهید

از رئیس دولت گرفته تا سفیر ایران در لندن شما همه چه هستید آیا خادم ملت هستید یا خائین کشور

کارهای شما را جاسوزان دو آتشه نمی توانند به انجام برسانند

عجبا شما هنوز می توایند چنین کنید

.... مجلس در این آشفته بازار مقصر است و باید از ملت عذرخواهی کند

بخاطر اینکه جلو کار دولت در اجرا نکردن مصوابتش نایستاد

برجام را در 20 دقیقه تصویب کرد

و اکنون هم بر همان پاشنه در حرکت است که بوده

لق زمین گیر کج و مووج

ادامه این را نه عایدی ندارد بلکه ادامه خسارت محض است

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه شعبان,
نویسنده : علي اكبري(آج)
نقد

یا ملک الحق المبین

امروز آنقدر به این رای مردم می نازند که می توانند مردم را بی عقل خطاب کنند

این درست روحیه بنی صدر است روحیه نفاق و درویی روحیه تکبر و خود بزرگ بینی

این افراد در سخن چیزی را می گویند و در عمل کاری دیگر می کنند

آنروزی را که تورم را جیب مردم می دانستند را فراموش می کنند و هزاران وعهده 100 روزه همه این وعده ها کشک از آب در می آید!!

آب خوردن هم به تحریمها بستگی دارد!...

در روز اجرای برجام تمام تحریم ها بالمره لغو می شود!

با کدخدا باید ساخت!

اروپا آقا بالاسر است!

و....

نباید قلمها را شکست! دهانها را بست!

و.....

این سخنان چیزی است که دوران حکومت داری او ذره ای از آن را در عمل ندیده ایم.

چگونه نباید دهانها را بست وقتی منتقدین خود را بی شناسنامه، بزدل، شیطان صفت، کم عقل و زبان دراز و هزاران صفت لایق خودتان است را می گیرند. آدمهای متفرعن و خودبین و خودپسند چنین هستند و کاری هم نمی شود کرد.

اینها تازه بدوران رسیده هایی هستند که خیال می کنند که روزگار جز آنها را نزاییده و کس دیگری جز آنها نمی تواند جایگزین آنها باشد

زهی خیال باطل در خود جمع کرده اند تا روزگار به آنها روی می کند آنچه را که بوده اند را فراموش می کنند و چنین لگد پراکنی آغاز.

آیا بنی صدر به 11 میلیون رای خود مغرور نشد و از مجلس و دیگر قوا نمی خواست که مطیع او باشند چون او را مردم انتخاب! کرده اند.

امروز همان سخن با ادبیاتی دیگر و با کجی بیشتر از دهان روحانی بیرون می جهد چون من رای مردم دارم پس من باید منتقد دیگران باشم دیگران حق ندارند از من انتقاد کنند!

انتقاد خوب است که من بکنم نه دیگران!

چرا چون من رای آورده ام!!!

وای از این خودپرستی!!!

این افراد جز لفظ قلم حرف زدن چیز دیگری انگار ندارند.

این روزها سخن گوی دولت و حسن روحانی وقتی حرف می زنند فشارشان بسیار بالاست حتی در چهره آنها این نمود دارد.

یک گله آدمهای دم کلفت و مزخرف و متکبر و ژنرال مآب را جمع کرده اند و با خریدن رای مجلس هرکاری که نمی شد کرد را انجام می دهند.

سپس طلبکار مردم هم هستند.

آیا طرح مجلس برای برگردانند اموال نامشروع چنین آب در لانه مورانه ها انداخته که هرکدام بطرفی و طریقی ملت را با سخنان فحش گونه می نوازند؟

آیا نداشتن جایگاه اجتماعی این عصبانیت را موجب شده است؟

یا اینکه برجام بی انجام و نتیجه چنین عرق بر بدنشان نشانده؟

شاید هم سخنان سیف و عراقچی و ظریف که هیچ عایدی حاصل نشده از برجام و .... شرمساری را بهمراه داشته؟

هر چه هست در آن اعتماد بنفس نیست! هر چه هست این طرز سخن گفتن نیست!؟

بی عقل خواندن حتی دشمن هم کسی نمی پسندت چه رسد به دلسوزانی که فقط می خواهند ریل حرکت اصلاح شود تا کار به انجام رسد.

ولی این فرمانده فقط خود و اطرافیانش را می بیند و منافع ذبح شده کشور هیچ او را بر نمی انگیزد!

....

این قصه سر دراز دارد

آیا روحانی راه بنی صدر را ادامه خواهد داد

و از مجلس در راس امور و ملت ولی نعمت عذرخواهی می کند یا اینکه راه تکبر و و تفرعن را پی !!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
کوتاه

یا رب العامین

آنجا کسانی هستند که نزدیک بین هستند

جایی است بسیار بزرگ

انسانهایی که همه را کوچک می بینند

مکانی وسیع با امکانات بسیار ،بسیار زیاد

ولی کوچک بینی

دیگران نشناختن

دیر بیاد آوردن

کم باور کردن

نمی خواهم

نه من بهترم

شما هیچ نیستی

چقدر کوتاه فکرید شما

کوتاه ، کوتاه اید شما همه

همه یکجا به من نمی رسید

...

آنجا فقط خودشان را می شناسند

و دیگران را نه می شناسند نه باور دارند نه می خواهند بشاسند

اسم آنجا چیست؟

خیلی سخت نیست

کمی فکر کنید

برای رفتن به آنجا

به آن مکان و مقام

تمام شعار می دهند

تور را بزرگ می شمارند

چقدر تو ارزشمند و والا هستی

در شعار قبل از رسیدن به آنجا تو را آنقدر بالا می برند که انگار تو آسمانی شده ای

و آنها خاکی و خاک بر سر ، نوکر و چاکر و...

وقتی به آنجا رسیدند تو را دیگر بیاد نمی آورند

آنجا را تو بهشان می دهی

اما معلوم نیست که چرا وقتی وارد آن می شوند تنها تو فراموش می شوی

ای رای تو چقدر ارزش داری

و من و تو چقدر آنرا خرج این بی ارزشها می کنیم

حق مان است که ما را نبینند و نشناسند

چون آنها ارزش اش را نداشتند

و ما مفت باختیم

و ندانم کاری کردیم

پس حق مان است

که کوتاه بمانیم!!!!!

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دره

بنام حقیقت

کسانی که 5 سال در پست صدر اعظمی و قبل تر پستهای عظیم این مملکت بوده اند

حالا ادعا دارند که مملکت را از ته دره تحویل گرفته اند و هنوز در دره هستند ولی چندین پله حرکت داشته اند!!

چند سوال!

1- شما اولا بگوید چرا مملکت که ته دره بود و قادر به بیرون آوردن نبودید آنرا تحویل گرفتید؟!!!

2- شما مگر خود در مصدر قدرت نبودی قبل تر چرا آنرا به ته دره هل دادی!!؟

3- شما که ادعا داری چند پله آنرا بالا آوردی اگر شعار نیست بگو:

الف - بیکاری را از دو میلیون چطور به 8 میلیون ارتقاء بخشیدی!!!!؟؟

ب - چقدر مسکن برای بی خانه ها ساختی !!؟

ج - چقدر پول ملی را قدرت دادی؟ از 3 به 4 و نیم و بزودی 5 هزار برای هر دلار!!!

د - چقدر فقر را نابود کردی!!؟؟

ه - چقدر قدرت خرید مردم را بهبود بخشید!؟

و - چقدر وام برای ازدواج داده ای!!؟

و هزاران سوال دیگر

همانطور که یک تریبون پیدا می کنی دولت قبل را فاجعه و خود را فرشته می نامی

چرا همه این آمارها به سوی سقوط و پس رفت رفته اند

چرا هیچکدام خوب نشده اند

یک مورد را بگو

سر سبد کارهایتان خارجه بود که نتایج درخشان آن شده بلای روز

خود کرده اید و دیگران را نشان می دهید

مگر هنوز ایام شعار است

ایام کار و عمل کی می رسد

مردم تا کی باید حرف تحویل بگیرند

همه شعار

...

مردم شکاف طبقاتی را روز بروز بزرگتر می بینند

مردم هر روز از رفاه شان کاسته میشه

هر روز مشاهده می کنند یک مشت مدیر لش و مفتضح را که حقوق های نجومی می گیرند

مردم می بینند که نظام برنامه ریزی فلج است اما لفظ قلم سخن گفتن بازارش داغ است

دروغ شاخ دار تحویل مردم می دهید بجای اقدام عملی در بهبود زندگی مردم

مردم هر روز می بینند که جوانان بیکار می شوند

ولی شماها با ماشین های آخرین سیستم در سمینارهای شیک در پشت تریبن شعار پر طمطراق سر می دهید و سکه بین خود پخش می کنید

شعار می دهید و خودتان خودتان را به به و چه چه  می کنید

خودتان را تحویل می گیرید و وامهای بلا عوض میلیاردی بالا می کشید

کشوری با این همه ثروت تحویل می گیرید و آنقدر مثل زالو آنرا می مکید و هر روز لاغرتر و در دره فرو رفته تر تحویل می دهید یعنی ازتان بزور می گیرند حاضر نیستید همین را نیز رها کنید

این کشور یک باید درست شود

ما برای چه اهدافی انقلاب کرده ایم

و شما آنرا بکجا دارید سقوط می دهید

اگر این مملکت را به دشمنان قسم خورده این سرزمین تحویل دهیم

و الله خجالت می کشند به این تندی و به این سرعت آنرا نابود کنند و سرمایه های آنرا از بین ببرند یا به تارج دهند و یا کمی باج بگیرند و کشتی کشتی به تارج چیان تحویل دهند

کاش کسی ما را از دست شما برهاند

یا شما از این مقام سقوط کنید یا دردمندان متخصص و متعهد بر این جایگاه تکیه زنند

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
جیب مردم

یا ذالجلال و الاکرام

کسانی که روزی برای صدارت شعار می دادند ملاک تورم جیب مردم است حالا دست به آمارسازی های شاخدار زده و در حالی که کشور در رکود بی سابقه غوطه ور است خبر از رونق اقتصادی میدهند درحالی که تورم کمر مردم را می شکند صدایشان از بلندگوها بلند است که تورم را تک رقمی کرده اند

در حالی که مردم همینها را تحمل ندارند صحبت از گران کردن قیمت سوخت تا بالای 50 درصد میزنند

حالا جیب مردم را با این رونقها خالی و واژگون کرده و ادعا دارند که یارانه را نیز باید قطع کنند چرا که نور چشمی ها از برجام و بیرون هیچ عایدی نداشته اند و با یک خسارت غیر جبران که به کشور تحمیل کرد ه اند و سکه ها هدیه گرفته اند حالا حقوق های نجومی خود را بر جیب مردم تحمیل می کنند

وای از این دوزبازی و دروغ گویی

کاش همایش حقوق شهروندی لااقل برگزار نمی کردند و میلیاردی برای هیچ بر هزینه های کشور تحمیل نمی کردند ما همینطوری خشک و خالی سخنان پز از راستشان را بدون داد و بیداد و ... شفاف قبول داریم

در حالی یک دوره 4 ساله را پشت سر گذاشته اند و هنوز تعدادی از بالا نشینان طبق قانون اموالشان را به دستگاه قضا اعلام نکرده اند از شفافیت و اتاق شیشه ای سخن می رانند

....دم خروس و قسم حضرت عباس......

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
درد

یا مهربان

گاهی می شود گفت

گاهی حتی گفتنی نیست

مردم مظلوم میانمار در این ایام که دیگر مسلمانان در شادی ایام بسر می برند چه می کشند ؟

دردی که حتی نمی شود گفت!!!!؟؟

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ذی الحجه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
حرف

یا رفیق

کمی کمک !

کمی حرف کمتر !

کمی کار بیشتر ! فقط کمی ! اگر راست می گویید!؟

دروغ از این بزرگتر با یک عده زیادی از دانشجویان بنشینی و بدون فکر بگویی که دغدغه ات اشتغال است که ما مشکل داریم و باید بیکاری را رفع کنی!

ولی در کشور آمار بیکاری به 20% برسد و جوانان تحصیل کرده ات هر روز بیشتر شده باشند.

بگویی که در برجام با رهبری هماهنگ بوده ای ولی هیچ یک از 9 بند نامه رهبری را رعایت نکرده باشی!

بارها رهبر گفته باشد که من در جزییات وارد نمی شوم و حالا که برجام ات به همه چیز گند زده بگویی که در ریز کارها با او مشورت کرده ای!

حالا که رسیده ای به سخن همان ها که بی سواد می خواندی و بی شناسنامه و ..... هنوز نهفمیده ای که مردم گوششان به حرف نیست؟!

با دروغ که مردم راضی نمی شوند عمل مشخص می کند.

تا دولت قبل بود جیب مردم نماینگر تورم و جوانان بیکار در خانه ملاک عمل بود نه آمار مرکز آمار و بانک مرکزی!

اما امروز در بین همین قشر دانشجو بیدار بگویی که آمار مرکز آمار چنین نشان می دهد و چنان!

مراکز آمار که قبل از شما نمایه ها را دستکاری نمی کرد ملاک نبود!؟

اما حالا که به این افتخار پنهانکاری و دستکاری در آمار و ارائه ندادن آمار هم دست پیدا کرده شده ملاک!؟

خودتان را کمی جمع کنید.

کمی خحالت بکشید.

کمی کار کنید.

کمی نور چشمیان  از خود دور کنید.

کمی عمل بجای حرف تحویل مردم دهید.

وعده های 100 روزه بعد از 1200 روز کدامش عملی شده است؟

کدام گشایشی ایجاد شده است

در روز یکشنبه که تمام بانکهای جهان تعطیل بودند بی هیج پرهیزی گفتی 1000 ال سی بانکی باز شد!1

حالا بیش از 400 روز گذشته هنوز هم یک دهم این مقدار باز نشده!

چقدر ما را ..... حساب کرده ای

خودتی .........

.

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
فلک

بنام حق

این یک وسیله است

بسیار ساده و دم دستی؛

یک چوب و یک تکه طناب،

برای تادیب بود.

 در زمانی نه چندان دور!

گاهی انسان فکر می کند که این وسیله را در مورد مدیران دولتی بکار بگیرد ،آیا کارگر می افتد!؟

اگر نه برای قاضی های زمان بکار بگیریم

شاید مشکل حل شود.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه صفر,
نویسنده : علي اكبري(آج)
جاده

یا مبدا

پر کاهی در روی آب

ادعای کشتیی دارد

که چنین هستم و چنان نیستم

من از اینسوی به آنسوی هستم

من از موانع با این روش می گذرم

در گذرگاه با این طرفند می روم

من اینم و من آنم و من.....

در همین هنگامه بادی نه چندان قوی آب را مواج و تلاطمی بر دریا می نشیند

پر کاه نه لنگر دارد نه ایستگاه و نه خواستگاه

او و اینهمه ادعا مانده در راه......

مورچه ای در معبری با دانه ای روان است

من چه قدرتی دارم و چه بازویی در من چقدر توانایی نهفته چند برابر وزنم دارم دانه میکشم

گم نمی شوم و این راه دور از خانه را با پر دلی طی می کنم من اگر در قهرمانی المپیک شرکت کنم ممتازترین هستم و طلایی جاده ها را میشناسم و آسمان را و من ...

در این اثنا نم نمک بارانی باریدن میکند و جویبار کوچکی جریان مورچه پا در هوا در چند قطره باران گرفتار نه ابر را می بیند و نه زمین را و نه جاده میداند کجاست فقط پر کاهی میخواهد که جان بدر برد و نفسی و ....

مگسی وز وز کنان بر بینی نه چندان تمیزی زوم کرده ننشسته می خورد و پر کشیده و در جایی دیگر از بدن فرد فرود می آید چنانکه مرکز غذاهای عالیه را یافته بر هر حرکت دستی چنان جنبان و سریع است که تا ندارد مغرور از خود که من در نزدیک و چشم دهان و دست این آدمیزاد میچرم و او هیچ راه گریزی از من ندارد او نمی تواند به من هوشیار و چشم باز و توانا در پرواز دست یابد

من او را می جویم و می خورم و او در آزار من دست از پا درزاتر است من روشهای بسیار مبتکرانه ای در پریدن و خوردن دادم که هیچ کس به گردم نمی رسد هنوز انسانی نتوانسته زوتر از من غذایی را مزه کند من چقدر فرز و پیشرو هستم.....

در همین خیالات غوطه ور است که در تارهای عنکبوت گیر و هرچه بیشتر تقلا می کند بیشتر در بند میشود و گرفتاری فزونتر....

تقلا فایده بخش نیست گوید کاش موری می آمد و این طنابها از پایم می گسست و رهایی و....

....کاندید شده است برای ریس جمهور شدن دست و پا می زند آنطور آمار می دهد فراوان من آلودگی را از بین می برم من زمین را پر از محصول می کنم من دامداران را رونق بخشم من سفره ها را پر از غذاهای متنوع می کنم من نفت خام نخواهم فروخت بلکه از آن انواع محصولات اسخراج کرده و صادر می کنم و گنجینه کشور را پر از ارز من کسب و کار را رونق می دهم من کاری می کنم که مردم بگویند دیگر نیازی به یارانه ندارند من 100روزه همه این کارها را به سامان می کنم من تمام وعده هایم در سررسید این صد روز اجرایی می کنم

این که به مردم آمار نشان بدهی و بگویی بانک مرکزی می گوید تورم نداریم و یا مرکز آمار می گوید چنان و بهمان درست نیست جیب مردم ملاک است تورم و رونق و شاخص های اقتصادی را مردم لمس می کنند چرا باید آمار چنین بگوید مردم خودشان خواهند دید دیگر اینها در ریاست من جمع خواهد شد

مرا اگر انتخاب کنید کاری می کنم که همه ابرقدرتها بدست و پای ما بی افتند این کشورهای زپرتی که جای خود دار کاری خواهم کرد که پاسپورت ایرانی در جهان ارزش اول را پیدا کند مفسدان اقتصادی را چنان له کنم که تا ایرانی هست نتواند قد علم کند. مردم چنان به رونق اقتصادی برسانم که بگویند چگونه توانست اینهمه در صد روز کار ایجاد کند که کشور از نظر عمرانی بالاترین نرخ را دارد یک جوان بیکار نیست بخصوص اگر تحصیل کرده باشد و......

100 که گذشت حالا به 1100هم رسیده و فقط 300روز از مهلتش در کرسی ریاست باقی است هیچ آبادانی مشاهده نمی شود کرد. قبض آب و برق و گاز و ... را بدون هیچ مجوز قانونی 300% بردند بالا حقوق کارگر و کارمند را در این سه سال 40%افزایش نداده اند بودجه عمرانی را به صفر رسانده اند بیکاری را تا هفت میلیون جوان افزایش رکود را در تمام سیستم کشور منتقل کرده اند پاسپورت ایرانی برای کشوری چون امارات و جیبوتی شده درویزیگی وزرا که راهشان نمی دهند عزت ایرانی را بجایی رساندند که آمریکا برای نماینده شان در سازمان ملل نه آمریکا راه نمی دهد و آنها که از هیاهو پر بودند عملا هیچ غلطی نکردند.

500زایر ایران را قتل عام کردند ولی نفس شان یک هق نکرد

هزاران سانتریفیوژ هسته ای که با خون دل و جان کندن و جان دادن بدست آمده بود و قلب راکتور که ترس را تا مغز استخوان صهیونیستها برده بود را بتن ریختند برای هیچ حالا همه نشسته اند و بدعهدی دشمن را ماله کشی می کنند سخن گوی خزانه داری آمریکا هم مانده که چطوری طرفشان به این راحتی از آنها دفاع می کند

قرار بود امید در همه جا موج بزند بعد از 1100روز از افتضاحات شان در مصاحبه خودشان هم هیچ نکته امید بخشی بیرون نمی آید. فقط چند پاره کاغد در دست که بانک مرکزی گفته از رکود خارج شده ایم و تورم تک رقمی شده است و مرکز آمار گفته بیکار نداریم و وزارت نفت فرمده آقای ژنرال که 2میلیون بشکه نفت خام فروخته اند ولی پولش را قطره قطره خواهند داد .همه وعدهای داده شده را تکرار می کند هنوز انگار ریس نیست هنوز نامزد ریاست است.

قرار بود عدالت را بگسرانند اما برای یک گارگر و یک کارمند با یک میلیون تومان خزانه شان خالی است ولی برای یک نامدیر دزد و نورچشمی حقوق 257برابر آن کارمند را میدهند برای یک زوج وام چهار پنج میلونی ندارند اما چند میلیارد را با سود صفر می دهند به یک مفسد دزد که نامش هست مدیر و از غیرت هیچ بویی نبرده البته همان مدیران نجومی بگیر وام میدهند که مبادا ناراحت بشند.

برای اینکه دهن کجی به ملت و رهبری را خوب تکمیل کنند این مدیران که از نظر ملت دزد نامیده شده و از نظر امامشان متجاوز به ارزشهای نظام و باعث بی اعتمادی کامل به دولت و دولتیان شده را همین باعثین این گندکاریها آنها را ذخایر نظام و امانتداران می نامند

وای بر ما و این امانتداران

وای به نظام و این ذخایر....

اینها ذخایر جیبی و ارزی و بانکی هستند نه نظام. اینها سارقان بیت المال هستند نه امانتدار اموال مردم!

ما چه می بینیم این افراد را و آنهایی که از اینها ارتزاق دارند چه می پندارند این قشر را

عدالت از این واضع تر می جوید.!!!؟

یکی در اون بالاها ماشین چند میلیاردی سوار می شود و این یکی اینجا پول تاکسی ندارد که زن بیمارش را به درمانگاه برساند؛ گریه ندارد این کشور داری و این اقامه به قسط.

اینها ارزشهای انقلاب و نظام و معمار انقلاب بود!!!!!؟؟؟؟؟؟

آن مردان بی ادعایی که شبانه روز کار می کردند و چندرغاز حقوقشان را هم بخاطر مستضعفین دریافت نمی کردند کجایند

کجایی سال 1360 چرا اینقدر از جاده دور افتاده ایم 

می شود برگردیم و جاده را پیدا کنیم

کجایی جاده.؟؟؟.

37سال از کجا به ناکجا آباد آمده ایم.

 

جاده کجایی؟؟؟؟کجایی جاده؟؟؟؟

 

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ذی القعده,
نویسنده : علي اكبري(آج)
رجحان

یا قیوم

جالبه!

چی جالبه؟

یک کارمند بازنشسته  برای یک عمر کار خود نظر دوخته به پاداش پایان خدمت خود یکباره با خزانه خالی دولت برخورد می کند و  که یک عمر بی منت کار کرده کریمانه صبر را پیشه می کند و چشم امید دارد تا گشایشی برای این تدبیر کنندگان حاصل آید و ... مشکلات تل انبار خود را فراموش تا مگر مشکلی از مملکت رفع گردد نوبت را چشم می بندد تا مگر رفع معبری حاصل گردد.

می پذیرد که دولت بعد از بیش از یکسال بجای اینکه این پاداش را یکباره بدهد که چمشش بگیرد و گره ای باز شود و یا بتوان با آن مشکلی حل کند قسطی بدهد

که نه چشم ببیند و نه گره ای بوسیله آن باز شود.

...اما ناگاه.. یخ میکند!

شاید هم یخ می زنند.

چرا؟

وقتی که در این خالی دخل می بیند که تعداد زیادی نورچشمی که نه مدیریت دانند و نه کارمندی از قضای در وتخته نام خود را مدیر نهاده و چماتمه زده اند بر صدر و حقوق ماهانه می گیرند نه چند برابر حقوق ماهانه آن کارمند بلکه چند ده برابر حقوق سالانه او و شاید هم بیش از حقوق دریافتی عمرش  و آنهم فقط در ماه و چند ده برابر پاداش یک عمر خدمت او.

اینها را که نمی شود تحمل کرد و جالبه که به این علاوه می شود یک وام ناقابل 500برابری وام ازدواج که هرکس بخواهد آنرا بگیرد ترجیح می دهد بخاطر ضامن و وثیقه و... نگیرد چون بیکار شدن برای گرفتن آن همانقدر وقت می برد که بروی ساعاتی مزدوری و...

خب این وام ناقابل برای این مدیر چقدر سودش است36%

خیر!

24%

خیر

12%

خیر

6%

پس حتما4%

خیر

پس 3%

خیر اگر صلاح بدانند این مدیر بی لیاقت 1%و گر نه آنرا هم صفر در نظر میگیرد.

خب چگونه قسط بندی می شود این چند میلیارد نا قابل.

معلومه دیگر ماهی 50 هزار تومان از حقوق 250میلیونی او کم می شود و اگر صلاح باشد رایگان بیمه عمر می شود که بانک موصوف ضرر نکند کمی بیش از 500سال بازپرداخت خواهد شد که ناخواسته عمرش را به شما داد ورثه اصلا نگران نباشند چون بیمه شده است.

خب از نظر اشراف زادگان این نوعی عدالت است.

چون چنین مدیری اصلا گیر نمی آید فقط همین3000 عدد بوده در دنیا که دولت تدبیر آنها را تور کرده و بکار گمارده است!

و برای 1000تای آنها شرایط ویژه تر قایل گردیده تا بتوانند جولان بیشتری داشته باشند.

و بهتر بچرند یعنی صندلی مدیریت را چرگاه خود دیده اند.

و آن دو هزار بقیه هم حقوق ناقابل زیر 40میلیون ابتیاع می کنند!

......

حمله به ارزشها یعنی چه ؟

اگر بدانیم برای چه این انقلاب را امام خمینی(ره) براه انداخت آنوقت این سخن رهبری را بیشتر درک خواهیم کرد.

مردم قیام کردند که این نابرابری ها برچیده شود یک مشت مفت خور زالو صفت نچسبند به مملکت و بقیه مردم به نان شب محتاج باشند.

یک عده برای سفر خارج رفتن در سال چندین با مثل خانه خاله رفتن نباشد و برای بقیه مردم رفتن به گردش تا شهر دیگر یک آرزو.

یک عمر نخوردگی بکشند که بتوانند در عمرشان یک زیارت بروند.

و برای کودکشان تهیه یک دوچرخه آنقدر سخت باشد که تحمل اشکهای اور را داشته باشند اما پول خرید آنرا هرگز و می بینند در این سختی عده ای هستند که بچه های بی شرمشان سوار ماشینهای چند میلیاردی می شوند برای تفریح و تحصیل دست در جیب ملت دارند.

برای وارد کردن برنج و نفع شخصی حاضرند هزاران کشاورز هم وطن خود را به روز سیاه بنشانند.

مردم.! خون دادند که این کثافت ها را نبینند!

اما حالا می بینند که عده ای ترجیح می دهند منافع خود را بر منافع ملت.

و وقت پیکار با دشمن در کجا بودند معلوم نیست اما با یک اشاره فلان کاکا شده مدیر و راه چپاول هم که سخت نیست کافی است مدیر با کفایت برنامه ریز یک بخشنامه را امضا و صادر کنند! 

این مرفعین بی درد کجا بودند که ببینند مردم از نان شب خود زدند تا لقمه ای نان به رزمنده ای برسانند تا مملکت از چپاول غارتگران در امان بماند؟

حالا چگونه باید تحمل کنند که درد نداری را. دروغ خالی بودن خزانه را. چپاول بیت المال را؟!!

وقتی می شود نداری را تحمل کرد که نباشد !

اما نمی شود این بی عدالتی ها را تحمل نمود.

باشد برای یک عده نوکیسه فقط، قابل تحمل نیست.

آخر قانون تفاوت حقوق را 7 برابر حداقل حقوق گفته 900هزار تومان حداقل برای یک کارگر که باید 8ساعت در کارهای سخت همه نوع محنتی را تحمل کند و عرق بریزد و آب گرم بخورد و باری بر بدن و صورت چروکش نخورد، با یک فرد دیگر که تنها هنرش نشستن زیر باد کولرگازی و تکیه بر صندلی چرخان میلیونی و امضا ست این بگیرد یک میلیون و او بگیرد 250میلیون !!!

بیش از بیست سال زحمت این را او در یک ماهه غارت کند.

تازه کفایت به این هم نکند و وام میلیاردی هم با سود نزدیک صفر بگیرد.

اگر پولت، قرص الحسنه بانک دهی، هنگام وام گرفتن 4 درصد وام ات می دهند آنهم با دادن امتیاز یک میلیون یک سال بگذار دو میلیون بهت می دهند یکساله ماهانه قسط بندی . تفاوت از کجا تا کجا.

چگونه باید تحمل کرد .

اینها که برای وام دادن چنین برنامه ریزند و برای پول مردم چنین کیسه دوزند جواب چه دارند.

با شعار و شعر می خواهند مردم را قانع کنند.

می شود ؟نمی شود.

جالبه!

یک نور چشمی را برداشته یکی مثل آن جایگزین کرده اند 

ارزشهای اسلامی وانقلابی چی بود چی شد.

سیاست بازان برکرسی صدارت جولان می دهند و شعار امید و تدبیر انقلابی اینهم نتیجه راستگویی شان.!!!؟؟؟

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه شوال,
نویسنده : علي اكبري(آج)
هدفمندی

يا رحيم

از ابتدا که قرار بود يارانه ها را به مردم بدهند(هدفمندي يارانه ها)  تا خود مديريت کنند.

ظاهرا دوباره مي خواهند خودشان مديريت کننده باشند.

يعني آنچه در جهان ثابت شده دولت مدير خوبي نيست دولتي هاي ما مي خواهند خلاف آنرا ثابت کنند) مي گويند ما مديران خوبي هستيم!!!

مردم نمي توانند مديريت کنند!!!!

ماييم که مي توانيم!

اگر قرار بود که شما عالي مقام ها مديريت کنيد که اصلاً هدفمندي اجرا نمي شد.

اين هدف بزرگ(مديريت مردم بر امور خود) اصل مهم امروز فراموش شده!

چرا؟

اينکه چرا ؟ چون دولت خيال مي کند بايد جيب مردم را کيسه و خزانه خود بداند آقا پول هدفمندي(مردم) را به مردم بدهيد خودشان مي دانند آنرا چکار کنند.

بنزين خواستند مي خرند. دارو خواستند همچنين نخواستند بروند در بانک بگذارند بروند زمين بخرند بروند ويلا ،ماشين،اسباب بازي و.... بخرند هرچه دوست دارند.

به شما چه که بيت المال را دست مي زنيد که مي خواهيد چه ها کنيد.

شما همان چه هايي که کرديد مردم را بس است.

عزت ما را پاي استکبار قرباني کرديد.

بس است.

شرف ما را زير پاي دول زورگو غرب پايمال.

بس است.

200 کيلو اورانيوم که با خون بهترين دانشمندان اين کشور بدست آمد در برابر وعده هاي پوچ استکبار اکسيد نموديد.

بس است.

آيا اينها قيمت نداشت.

آيا اينها ارزان بدست آمده بود که چنين مفت فداي جاه طلبي خود کرديد.

اين را نامش مديريت و افتخار بزرگ مي گذاريد.

هر روز قطعنامه بر عليه ما صادر مي شود اين بود زانو زدن آمريکا بر حق شما، اين بود ديپلماسي فعال!

عقب نشيني هر روز شما و پيش روي غرب اين نامش فرهنگ عاشوراست.

اين چراغ سبز نشان دادن ها چه نتايجي در بر داشته ما را هم خبر دهيد تا در جهل نمانيم!

چرا يک منتقد را در سخن نمي بينيم؟

درهاي نقد را بسته ايد و نام آنرا نقدپذيري نهاده ايد.

اين چراها نشان مي دهد که کار خراب است

ور نه مخفي نبود.بود؟

تجربه نشان داده هرجا مردم نامحرم بودند کلاه سر دولت رفته.

چه در قاجار چه در پهلوي و چه قبل تر

اين عقب نشيني نامش نرمش قهرمانه نيست اين ذليل شدن است نامش خاريست!

چرا دولت آمريکا به اسرائيل بايد گزارش بدهد ولي شما به مردم گزارش نمي دهيد

هنوز بايد منتظر باشيم؟

تا کي؟!

خدا کند که من نفهم باشم!

خدا کند که اينها همه اشتباه من باشد.

خدا کند......

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: یارانه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
بنجل

بنام یاور بی نیاز

فروشندگان کالای بنجل و به درد نخور به کمک دلال‌هایی که به خدمت گرفته‌اند، با هزار ترفند و حیله، سعی در مجاب کردن مشتری به خرید کالای بنجل دارند.

این ترفندها انواعی دارد؛ گاه، اوصاف و امتیازاتی به کالای بنجلشان نسبت می‌دهند که دروغ است!(کفشی که وزن کم می کند - پشتی که کمردرد را از بین می برد)

گاهی عیب‌های آن را پنهان می‌کنند!(دودکش بودن ماشین - نداشتن قدرت واقعی )

و گاهی هم مشتری را می‌ترسانند که اگر این کالا را نخری چنین و چنان می‌شود! (شربت نیروزا سمی - قرض لاغری سرطانزا)

و فلان مشکل یا زیان و خسارت برایت پیش می‌آید!( روانی شدن از داروهای روانگردان - مرگ بر اثر استفاده از فلان قرص توهمزا)

خلاصه آنقدر از این روش‌ها و حیله‌های دیگر به کار می‌برند تا به مخاطبان خود بقبولانند که به این کالا با این اوصاف و مزایا احتیاج مبرم دارد(تمام شبکهای تلویزیون و ماهواره را به خدمت گرفته اند که یک کالا که 18هزارتومان تولید می شود درب خانه به قیمت 178900 تومان قالب! ببخشید تحویل دهند.

و بالاخره ما متقاعد شده و دست به جیب می‌شویم و سرمایه‌ خود را می‌دهیم و کلاغ رنگ شده را به جای قناری می‌خریم! و به خانه می‌بریم!

اما با ورود به خانه همسر تو را ندا دهد که این چیست؟ فرزند عیبهای آنرا برشمرد یک به یک و دختر حیف گوید از پولی که داده ایم.اولین قارقار گوش‌خراش کلاغ قناری نما آشکار شود،  تازه می‌فهمیم چه کلاه گشادی به سرمان رفته و البته پشیمانی سودی ندارد!

و ما هم برای اینکه زیاد خود را خر! ببخشد نفهم ننمایم شروع می کنیم از مزایا و فواید نداشته آن جنس داد سخن می گویم ولی این سخنان فقط برای دلخوشی خودمان خوب است و دیگران را به هیچ عنوان قانع نخواهد کرد.

جنس قالب شده قابل برگشت نیست و داد ما بی فایده است بهتر است که سکوت کنیم بجای اینکه از مزایای کالای بنجل تعریف کنیم! یا حداقل قبول کنیم کلاه سرمان رفته!

این موقع ها که بازار جنبش پیدا می کند کاسبی بنجل فروشان هم رونق پیدا می کند.

و از طرفی نمکی ببخشید آشغال جمع کن یا خریدار اجناس مزاحم هم سروکله اشان پیدا می شود.

در این موقع ما جنسهای بنجل را به خانه وارد می کنیم و از طرفی جنس های بنجل خریده سال پیش یا پیشتر سال که هیچ برایمان فایده نداشته جزء مزاحمت را به آشغالی می دهیم که از دستش راحت شویم.

داشتم در گونی که باید به آشغالی بدهم و او هم قیمت فوق العاده 400 تومان(تک تومانی)(برای ما آب خورده هزار تومان یا 4 تک ملیون تومان) را روی آن بگذارد و بعد هم بگوید پول ندارم و اگر هم بخواهد بدهد از خیر این پول نیم نان سنگک می گذریم نگاه می کردم

بجز قوطی های پلاستیکی که معمولا داخل آنها خوراکیهای مضر و دارای مواد نگهدارنده و ... بوده بقیه همه اجناسی بود از قبیل جنس بنجل بزک شده که به من یا همسر یا فرزند قالب شده. از قبیل گلهای پلاستیکی بدون کیفیت ، گلدانهای چوبی دست و پاگیر و یا وسایل تزینی از سفر سوغات آمده که دلیل خاصی برای خرید نداشته جز به آنی مجزوب خرید شدن من نوعی برای خرید!

قفس قناری مصنوعی که قناری آن با تمام شدن باطری اش دیگر عمر نکرده، ساعت دیواری که یک سال دوام نیاورده. قابهای عکس که از زیادی انها نالان شده ایم دستگیره بدون استاندارد  شکسته شیرهای آب بی کفیت خراب شده ، شلینگ آفتاب سوخته ، گلدان شکسته،پمپ آب کولر سوخته (سالی یکی)،آینه سر طاقچه، موس، سفره، کفشهای دو روز کار کج شده و ......

این همه آنچه نبود که باید باشد بالاخره این قصه سردراز دارد و داستانی از هزاران است

قصه جنس بنجل امروز گرفتاری دولت مردان هم گردیده حالا این عده یا خود دلال هستند یا مثل ما برق جنس آنها را گرفتار کرده.

قیمت 200 کیلو اورانیم 20درصد ما چند قیمت دارد که ما بخواهیم با 4میلیارد پول خودمان در 4 قسط معاوضه کنیم. کسانی که به این خنثی کردن و اکسید کردن امروز افتخار می کنند خون دانشمندان شهید را نمی بینند. همین کالا را از آمریکا و غرب قیمت نمی گیرند دست در جیب ملت می کنند و آنرا به جنس بنجل که با لوکس تفاوت چندانی ندارد از چین و غرب مطالبه می کنند گرفتاری آخر سال خانه به تمام سال مردان دیپلمات تبدیل شده است.

کی خواهیم فهمید وقتی آشغالی قیمتی روی جنس گذاشت که آنرا مطالبه نکنیم.

اگر آن موقع هم بفهیم خوب است. سخن دانایان را که پشت گوش فکنده اند

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: جنس,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دفاع و دفع
بنام حكیم یكتا

بنظر می‌آید كه آمریكا در مصر بی‌بدیل دچار یك سردرگمی خفت‌بار شده است اینكه سالها دوشیدن حسنی نامبارك را چگونه پاسخ دهد كه بقیه نوكران بی‌عقل او دچار سرخوردگی نشوند!؟ سوال‌هایی است كه امروز آمریكا با آن روبروست.
اما از این نوكران و نیروی‌های موساد و سیا و به اصطلاح حاكم بر كشورهایی چون عربستان و اردن ، مصر، تونس و.... چیزی كه نمی‌توان سراغ گرفت همین یك قلم عقل است؛ سرنوشت شاه ایران و بن علی برایشان قرار نیست عبرت آور باشد.
نوكر بی مواجب
تا دیروز حسنی مبارك كشوری را در خاومیانه رهبری می‌كرد كه بدیل نداشت دربست در اختیار اسرائیل جنایت پیشه بود و گاز را مفت به آنها می‌داد كاری كه برای مردم خودش انجام نمی‌داد! ذلت تا كجا نوكری و دوری از بشریت تا كجا!
كجایید ای مدافعان حقوق بشر؟! این مصر نبود كه همنوا با اسرائیل بر سر یك مشت مردم بی دفاع و زن و كودك غزه محاصره را تا مرگ آنها ادامه داد و در حمله اسرائیل طرفدار آمریكا و اسرائیل بود.
این نوكر بی مواجب راه تنفس و حیات
غزه بی دفاع را مسدود كرد! جنایت علیه بشریت یعنی چه؟ آیا یك و نیم ملیون انسان بی‌دفاع و زن و بچه را در سه‌هزار كیلوتر محبوس كردن جز زندان چیز دیگری نام دارد و هیچ كمكی را نگذاشت به آنها برسد حتی دارو! بی شرمی و بی‌شرافتی تا كجا؟!
حالا این ذلیل شده را بنگیرید كه منتظر است كه آمریكا برایش در بگشاید كه او به آنجا فرار كند، ولی ممكن نیست چرا كه امروز آمریكا خود بین دفاع و دفع او مانده و هنوز در فكر است كه كدام را شروع كند در چنین برزخی آمریكا او را تنها می‌گذارد تا ببیند اوضاع به كدام سمت تمایل پیدا می‌كند! یك روز فرستاده برای دفاع از او می‌فرستد روز بعد كاخ سفید این سخنان را نظرات شخصی فرستاده می‌خواند واقعاً این فرستاده هم عجب حكایتی دارد در كشور آمریكا اگر اهدافشان گرفت فرستاده آنها همان مواضع شوم آنها را گفته اگر به طریق دیگری ضد آنها این مواضع بود فرستاده سخن شخصی خودش را گفته! اگر راست می‌گویید فرستاده نفرستید بگذارید بد بخت به پای خودش برای كمك به مزدورتان بیاید این سخنان را بگوید اگر این فرستاده اینقدر خر تشریف دارد كه از فرعون و جلاد در حال سرنگون می‌خواهد دفاع كند. خب بكند!!!!!
خیزش اسلامی مردم مظلوم و محروم مصر هنوز برای آمریكا و اسرائیل و انگلیس و اروپا نامفهوم است!
آنها خود را بظاهر كر و كور نشان می‌دهند تا دیوار كج شده حسنی نامبارك را طوری بازسازی كنند كه گندش در نیاید و فردی مثل عمر سلیمان كه بیشتر از خود نامبارك اسرائیلی است جای او قرار دهند اگر نشد نوكر دومشان البرادعی!
تعجب ندارد كسی كه هنوز هیچ به هیچ است و در مصر جایگاهی ندارد سخن از روابط گرم با اسرائیل می‌دهد هیچ جایگاهی بین مردم مصر نخواهد داشت اما برای آمریكا مهره بدی نیست.
امروز و فردا كردن اربابان نامبارك برای این است كه دیگر نوكران كه بزودی گرفتاریشان مثل اوست در منطقه نگاهی عبرت‌انگیز نشود ولی افسوس كه آنها هنوز آمریكا را نشناخته‌اند! شیطان مگر شاخ و دم دارد كه نمی‌توانند بشناسند!
شیطان وقتی انسان را چپه كرد می‌نشیند و می‌خندد و پی نفر بعد می‌رود هرچه بهش می‌گویند ما با تو بودیم ما با ریسمان تو در این چاه‌ایم می‌گوید می‌خواست نیایی! امروز باید نامبارك صهیونیست را طوری در مصر جابجا كنند كه ملك عبدالله اردنی و عربستانی خیلی حالیشان نشود!
آمریكا ! اینها اگر قرار بود حالیشان بشود از فرار شاه ایران و بن علی چیزی فهمیده بودند اینها عقل در سر ندارند وگر نه بجای طرف مرم خود باشند طرف شما نبودند!؟
اگر اینها یك جو عقل و شعور و انسانیت داشتند كه به مردم تكیه می‌كردند نه به شما دشمنان بشریت! اسرائیل و انگلیس و آمریكا كه یك مثلث شوم ضد انسانی هستند!
انشا‌ءالله با پیروزی مردم مصر در این انقلاب اسلامی خود انقلاب اسلامی را نصب‌العین قرار دهند كه عمر سلیمان اسرائیلی یا البرادعی آمریكایی انقلاب آنها را به سوی همان رویكرد نامبارك سوق ندهند كاری كه بازرگان و بنی‌صدر و رجوی و..... مامور به انجام آن در ایران بودند.
ای كاش رهبری چون امام در مصر می‌بود كه خیال آمریكا از مصر راحت می‌شد
و دیگر حوس نگهداری اسرائیل را نكند.
راهبرد مردم مصر باید همان تكیه به خواسته‌های اسلامی باشد تا همه چیز از آن بیرون آید وگر نه هر درخواست دیگری هیچ حاصلی برایشان ندارد و آن از دست دادن حداقلهاست ولي با اسلام خواهي حداكثرها حاصل است.
اگر مصر از حلقوم استكبار خارج شود دیگر همه كارهای مسلمانان سامان خواهد گرفت. و با نابودی نامبارك بر مردم جهان بخصوص مصر مبارك شود
انشاءالله در همین دهه فجری فجر دیگری را تجربه كنیم.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
نویسنده : علي اكبري(آج)
آزادي

بنام آزادی دهنده مطلق

عجب کلمه‌ای است این آزادی هر کس در هر جایی با هر ملیت و قومی بخود اجازه می‌دهد که آنرا تفسیر و بیان کند ، کلمه‌ای که همه آنرا دوست می‌دارند با این کلمه جملات فراوان ساخته شده و خواهد شد.

ادبیاتی‌ها روی آن مانور داده‌اند، سیاسیون جور دیگر به تفسیر نشسته اند، شعرا با آن شعرها سروده‌اند و ملاکها بافته و بیان داشته‌اند. اقتصادیون بر بازار آزاد فهم کرده‌اند و بهترین دانسته‌اند که رقابت کامل می‌شود و....

بدین جهت است که حقیر هم بخود حق می‌دهم که جملاتی در حد فهم خود قلم فرسایی کنیم شاید هم وب سایی نماییم. چه بعضی را خوش آید چه بعضی را ناخوش ما هم بشریم و آزاد مثل دیگران که به خود حق دادند چنین کنند، دلیل از این محکم‌تر هم آفریده نشده است!

بعضی وقتی بگویی آزادی یعنی چه می‌گویند یعنی تو آزادی که سرنوشت خود را تعیین کنی و تصمیم بگیری برای خودت! اگر چنین بودی یعنی آزادی.

دیگری گوید تو آزادی که هرکار خواستی انجام دهی بشرطی که مانع آزادی دیگران نشوی!

تو حق تصیمیم آزادانه برای اداره کشورت داری!

شما می‌توانی حرف دیگران را قبول کنی یا رد کسی شما را مجبور نکرده.

انسان آزاد آفریده شده پس خود برای خود زندان ساخته‌ای آنرا رها کن کسی حق ندارد تو را اجبار به کاری نماید!

.............. هزاران دیگر به معنی آزادی پرداخته‌اند!

کمی یا فرسخی اینطرف‌تر یا آنطرف‌تر.......

.... اما این جملات زیبا هیچ یک قادر نیستند تو را با آزادی آشنا کنند بلکه فقط مفاهیم خود فهمی از آزادی ارائه می‌دهند.

یا تمام آزادی را بیان دارند ؛هرکدام کمی جلو می‌روند یا کمی عقب بالاخره هم همانطور سرگردان تورا می‌گذارند با این همه هیج کس نیست که از آزادی ناراحت باشد یا آنرا نخواسته باشد .

در تمام دنیا هم اگر سیر کنید و آزادی را بخواهی آزادی مطلق به هیچ عنوان وجود ندارد

هر جا و هر کس به مقتضای شرایط قیدی بر آن کوبیده و آنرا بیان کرده. یکی ملاک را انسان قرار داده یکی حکومت دیگر جامعه آن یکی فرد ، یکی بازار و ....

پس بزودی درک می‌کنیم آزادی بدون قید وجود خارجی ندارد هر آزادی با قیدی محدود و پایبند شده است.

اگر می‌گوید نه یک نمونه را آشکار کنید تا دیگری بند آنرا نشانتان بدهد.

برای چراغ سبز و قرمز چراغ زرد استثنا کردند دیگر بقیه کارها که جای خود دارد.

پس بلاشک هیچکدام تو را بی قید نمی‌کند! این یک اصل کلی است آزادی بدون قید و بند و شرط وجود خارجی ندارد.

مثلاً تو آزادی نباید صلب آزادی دیگری کنی

تو آزادی بشرطی که قانون برایت مانع ایجاد نکند،در حریم جامعه باید حقوق دیگران را رعایت کنی در حریم خصوصی آزادی که....

به فراخور فرهنگ،ادب،هنر،هنجار و قانون تو را به بند کرده است.

شما هم که بخواهید آنرا تعریف کنی باید به آن قیدی وارد کنی و گر نه در هرلحظه فردی می‌تواند عملی انجام دهد که تو را از تعریف‌ات پشیمان کند.

سوال اساسی در همین نقطه نهفته است(یادمان باشد آزادی قید دارد).

اگر چنین است ما حق نداریم که قیدهای ملکوتی را مفلوک کنیم و بندهای مخلوقی را بجای خالقی بنشانیم و از کل به جزء تنزل دهیم، این نوع قید زدن خود نقض غرض است.

آیا صحیح است که بندهای خداوند را برداریم و بندهای بنده خدا را بجای آن قرار دهیم؛ هرگز این کار نمی‌تواند صحیح باشد.

منشور ملل و قوانین بین‌المللی و ملی و کشوری محترم هستند اما زیر قوانین و منشور الهی چون آن کل است این جزء هرجا این دو با هم هم‌خوانی نداشته باشند آنکه باید بر زمین بماند بشری و ملی و منطقه‌ای و ... است نه الهی.

چون عقل عاجز ما توان ندارد که قانونی جامع و مانع بیاورد همه یکی جایی لنگ دارند اگر دیروز خوب بودند امروز خوب نیستند اگر امروز خوب هستند فردا معلوم نیست که چنین باشند.

ما منکر قوانین نیستیم اما احترام قوانین آنها بجای خود احترام به دستورات الهی هم بجای خود.

اگر قوانین و دستورات خالق مانع اجرای قانون خداوند شد آیا ما اجازه داریم که این یکی را فدای آن کنیم یا باید مفلوک را فدا کنیم؟ مسلم است که آنچه خداوند دستور داده است اولویت دارد.

چون قوانین بشری ساخته مخلوق هستند و مخلوق ناقص و جایز الخطاء پس قوانین بشری همه دارای نقص هستند چون عقل انسان کامل نیست(یادمان باشد قانون بشری بدون نقص نداریم)

برعکس قوانین بشری قوانین خداوند کامل هستند چرا که خداوند کامل است و کامل قانون ناقص نمی‌دهد ولی بنظر ما که ناقص هستیم بخصوص در عقل می‌تواند ناقص بنظر آید این یک شرط است که بارها و بارها در تاریخ ثابت شده است که هیچ قانونی کامل نوشته نشده  مثل قوانین کشوری ،اساسی،جزایی،حقوقی که همیشه در حال تغییر هستند چون نقص‌ها و نقض‌های آن به مرور مشخص می‌شود.

این کشورهای غربی معلوم نیست چرا اینقدر به ناتوانی انسان اقرار دارند و در اجرای قوانین بشری اصرار.(این راز را داشته باشید) و گاهی انتظار دارند که قوانین انسانی را بجای قوانین بشری قرار دهند و هیچ هم ابا ندارند که بارها چنین کرده‌اند نمونه آن قانون خداوند:

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرَاً فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ‏


٨۴-اعراف

و ما بارانى (از سنگ) بر آنان باراندیم. پس بنگر که سرانجام گنهکاران چه شد؟

قوم لوط را بخاطر لواط سنگسار آسمانی می‌کند و نابود اما کشور انگلیس و ... هم‌جنس بازی و لواط‌گرایی را قانونی....

خداوند فرعون را بخاطر ظلم و فساد نابود و غرق می‌کند ولی اینها هر روز بر ظلم خود می‌افزایند و به ظالمان و غاصبان فلسطین کمک و یاری کرده و برایش اشک می‌ریزند.

خداوند

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُواْ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ

سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةِ أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى‏ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ
فَهَلْ تَرَى‏ لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ

۸-۹ حاقه

و امّا قوم عاد به وسیله بادى سرد و سوزنده و بنیان کن نابود شدند، که خداوند هفت شب و هشت روز پى در پى، آن را بر آنان مسلط کرد.
پس (اگر آنجا بودى) مى‏دیدى که در آن ایام، آن قوم از پا افتاده، گویا تنه‏هاى نخل تو خالى هستند.
پس آیا هیچ بازمانده‏اى براى آنان مى‏بینى؟

حالا اگر قبول کنیم که این انسان یا یک گروه یا یک کشور یا یک منطقه و غیره یک قانونی نوشته‌اند که درست است باز اشتباه است که چنین فکر کنیم جمع ناقصین کمال آفرین نیست هرچند که بهتر از یک فرد یا یک گروه باشد.

استاد بی عقلی که با استناد به قوانین بشری و بین‌المللی به همه چیز رخت رسمیت می‌پوشد  و  اثبات درستی می‌کند در درک این نکته عاجز و ناتوان است

چه تصمینی وجود دارد که نویسندگان قوانین بین‌المللی به نفع خود قانون ننوشته باشند نمونه آن هم حق وتو سازمان ملل است با کدام عقلی هم خوانی دارد جز اینکه قانون ظالمانه‌ای است

حالا اگر این منور الفکر بگوید چون سازمان ملل این کشور را به رسمیت شناخته پس قانونی است یک جو عقل در جمجمه‌اش یافت می‌شود شاید نه کدام کشکی کدام پشمی کدام قانونی یک مشت متجاوز و مستکبر برای پیشبرد اهداف خود جامعه ملل را سازمان ملل کردند بعد اسرائیل برای همان اهداف مسکبرانه بوجود آوردند بعد در این سازمان خود ساخته برسمیت شناختند حالا این کجایش قانونی است و رسمیت دارد، اگر در این سازمان که برای اسرائیل بوجود آمده برسمیت نشناسند پس کجا برسمیت بشناسند؟

تا یک کشور صدایش از ظلم آنها بلند می‌شود با چکش شورای امنیت یا سازمان ملل آنرا خفه و یا سرش را می‌شکند این شد قانون این شد حقوق بشر اینها که کلاه‌شان از سرشان تاس‌تر است. جان برادر برو فکری دیگر کن جز استبداد و ظلم و تجاوز و غارتگری از این شورای امنیت و این سازمان ملل چیزی تا کنون بیرون نیامده.

دیدیم که قوانین بشری نه اینکه نقص دارند بلکه بیشتر اوقات منافع نویسندگان قانون مد نظر بوده است نه حقوق دیگران نمونه آن هم قوانین بشری سازمان ملل است که آن پنج کشور زور گو برای خود حق وتو قائل شدند و دیگران را زیر مجموعه خود تعریف کردند یک جو اگر انصاف داشتند برای هر قاره یک حق وتو قایل می‌شدند نه برای تنها خودشان سه کشور اروپایی یکی آمریکا و دیگری آسیایی آفریقا با این همه کشور اصلاً محاسبه شده؟

حالا که قانون را نوشتید به دیگران حق بدهید که بر آن یک قید لااقل بزنند اینقدر بی‌حیا و بی‌مروت تشریف دارند که قانون خود را مطلق و زدن قید برای دیگران ممنون برای خودشان الاماشاءالله هرچه خواستند قید بند می‌کنند. چرا باید این جزم‌ها انتظار داشته باشند که دیگران پیرو مطلق آنها باشند خدا عالم است و بشر در تحیر.

این منادیان حقوق انسان هم اگر خیر خواه باشند که نشان داده‌اند نیستند می‌توانند اشتباه کنند پس من و ما مجاز هستیم که از آنها پیروی نکنیم یا اینقدر منصف باشند که به ما اینقدر آزادی بدهند که در دین و پیرو آنها نباشیم!

اگر آنها اینقدر به آزادی اهمیت قائل هستند انسانها را در اطاعت خداوند آزاد بگذارند.

ای کشورهای مدعی آزادی مدعی حقوق بشر مدعی تمدن

یک لحظه ما را رها کنید یک لحظه ما را آزاد بگذارید!

بگذارید ما نمازمان را بخوانیم بگذارید ما مسجد داشته باشیم بگذارید ما پوشش خودمان را داشته باشیم

ای نویسندگان قوانین و ای منورالفکرها ای انسانهای والا! ای بشر دوستان! ای دایه‌های مهربانتر از مادر! ای بر کرسی قدرت نشستگان! ای بی همه چیزه ای صاحبان زر و زور ای مسکبران بی‌چشم و رو و .... یک جو انصاف بگذارید ما یک ذره آزاد باشیم٬ جلو اندیشه ما را نگیرید٬جلو حرکت ما مانع نگذارید٬ چرخ‌های ما را پنچر نکیند.

مگر این دین ما این پوشش ما این مناره مسجد ما این حجاب اسلامی چه ضربه‌ای به شما وارد کرده که یادتان رفته ما انسان هستیم؟!!

چنان ما را محدود می‌کنید چنان به کوچکترین حقوق انسانی ما اهمیت نمی‌دهید که همان منشور ملل شما٬ شما را محکوم می‌کند٬ ببینید کارتان به کجا کشیده است٬ خجالت نکشید قوانین را عوض کنید که همین کار را هم دارید می‌کنید حق نفس کشیدن ما را هم ندهید چرا که برایتان ضرر دارد چرا که حقوق بشر شما جزء برای شما نیست!

مطمئن باشید با همین ظلم‌هاست که ریشه غرب خشکیده خواهد شد کشور مهد تمدنی که جلو پوشش مردم را بگیرد چاره‌ای ندارد که فرو بریزد. این صدای شکستن استخوانهای کشورهای مسکبر غرب است که دارد بگوش می‌رسد البته در تغییر قوانین در قرآن سوزی در خراب کردن مسجد در ممنوعیت ساخت مناره در منع تحصیل دختران دیگر کشورها در منع بدست آوردن تکنولوژی و....

وقتی دارید قانون می‌نویسید که مسلمانان نباید چنین کنند دارید یک میخ بر تابوت خود می‌کوبید.

با ویران کردن مسحد کمر غرب را می‌شکنید با سوزاندن قرآن دارید آتش بر کنده خود می‌زنید و خود نمی‌فهمی !

آزادی شعاری است که بر آن سوار شوی و کشور گشایی و غارتگری نمایی

منع پوشش اسلام و منع ساخت مسجد و منع تحصل یعنی منع از حقوق اولیه این حقوق بشر شماست وجدانهای خفته را بیدار کنید منعی ندارد باکی نیست هرچه شما بیشتر مانع شوید ما بیشتر خودمان را باور می‌کنیم. دنیا امروز در حال بیدار شدن است بر پهلویش لگد بزنید تا زودتر بیدار شود.

کشوری که مانع اجرای قوانین ادیان دیگر شود ظالم است و ظلم دوام ندارد که این سنت الهی است.

جهان با کفر می‌ماند ولی با ظلم هرگز این قانون خلقت است. قوم نوح چنین شدند و قوم ثمود و قوم عاد و .... چرا که فساد و ظلم می‌کردند و به حرف حق پشت.

امروز در تمام جهان ثابت شده است که حقوق بشر یعنی سلب آزادی دیگران یعنی غارت کشورهای جهان سوم و.....

پایان چیرگی سودمداران غرب بر جهان هر روز نزدیکتر می‌شود تا وعده حق تحقق یابد.

می‌خواهید قبول کنید می‌خواهید نکنید

حقیقت برای زورمداران تلخ است و مستکبران از واقعیت گریزان.

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: حقوق بشر,
نویسنده : علي اكبري(آج)

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد