ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 73
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 220
بازدید کل : 73113
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1


کوتاه

یا رب العامین

آنجا کسانی هستند که نزدیک بین هستند

جایی است بسیار بزرگ

انسانهایی که همه را کوچک می بینند

مکانی وسیع با امکانات بسیار ،بسیار زیاد

ولی کوچک بینی

دیگران نشناختن

دیر بیاد آوردن

کم باور کردن

نمی خواهم

نه من بهترم

شما هیچ نیستی

چقدر کوتاه فکرید شما

کوتاه ، کوتاه اید شما همه

همه یکجا به من نمی رسید

...

آنجا فقط خودشان را می شناسند

و دیگران را نه می شناسند نه باور دارند نه می خواهند بشاسند

اسم آنجا چیست؟

خیلی سخت نیست

کمی فکر کنید

برای رفتن به آنجا

به آن مکان و مقام

تمام شعار می دهند

تور را بزرگ می شمارند

چقدر تو ارزشمند و والا هستی

در شعار قبل از رسیدن به آنجا تو را آنقدر بالا می برند که انگار تو آسمانی شده ای

و آنها خاکی و خاک بر سر ، نوکر و چاکر و...

وقتی به آنجا رسیدند تو را دیگر بیاد نمی آورند

آنجا را تو بهشان می دهی

اما معلوم نیست که چرا وقتی وارد آن می شوند تنها تو فراموش می شوی

ای رای تو چقدر ارزش داری

و من و تو چقدر آنرا خرج این بی ارزشها می کنیم

حق مان است که ما را نبینند و نشناسند

چون آنها ارزش اش را نداشتند

و ما مفت باختیم

و ندانم کاری کردیم

پس حق مان است

که کوتاه بمانیم!!!!!

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه جمادی الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دره

بنام حقیقت

کسانی که 5 سال در پست صدر اعظمی و قبل تر پستهای عظیم این مملکت بوده اند

حالا ادعا دارند که مملکت را از ته دره تحویل گرفته اند و هنوز در دره هستند ولی چندین پله حرکت داشته اند!!

چند سوال!

1- شما اولا بگوید چرا مملکت که ته دره بود و قادر به بیرون آوردن نبودید آنرا تحویل گرفتید؟!!!

2- شما مگر خود در مصدر قدرت نبودی قبل تر چرا آنرا به ته دره هل دادی!!؟

3- شما که ادعا داری چند پله آنرا بالا آوردی اگر شعار نیست بگو:

الف - بیکاری را از دو میلیون چطور به 8 میلیون ارتقاء بخشیدی!!!!؟؟

ب - چقدر مسکن برای بی خانه ها ساختی !!؟

ج - چقدر پول ملی را قدرت دادی؟ از 3 به 4 و نیم و بزودی 5 هزار برای هر دلار!!!

د - چقدر فقر را نابود کردی!!؟؟

ه - چقدر قدرت خرید مردم را بهبود بخشید!؟

و - چقدر وام برای ازدواج داده ای!!؟

و هزاران سوال دیگر

همانطور که یک تریبون پیدا می کنی دولت قبل را فاجعه و خود را فرشته می نامی

چرا همه این آمارها به سوی سقوط و پس رفت رفته اند

چرا هیچکدام خوب نشده اند

یک مورد را بگو

سر سبد کارهایتان خارجه بود که نتایج درخشان آن شده بلای روز

خود کرده اید و دیگران را نشان می دهید

مگر هنوز ایام شعار است

ایام کار و عمل کی می رسد

مردم تا کی باید حرف تحویل بگیرند

همه شعار

...

مردم شکاف طبقاتی را روز بروز بزرگتر می بینند

مردم هر روز از رفاه شان کاسته میشه

هر روز مشاهده می کنند یک مشت مدیر لش و مفتضح را که حقوق های نجومی می گیرند

مردم می بینند که نظام برنامه ریزی فلج است اما لفظ قلم سخن گفتن بازارش داغ است

دروغ شاخ دار تحویل مردم می دهید بجای اقدام عملی در بهبود زندگی مردم

مردم هر روز می بینند که جوانان بیکار می شوند

ولی شماها با ماشین های آخرین سیستم در سمینارهای شیک در پشت تریبن شعار پر طمطراق سر می دهید و سکه بین خود پخش می کنید

شعار می دهید و خودتان خودتان را به به و چه چه  می کنید

خودتان را تحویل می گیرید و وامهای بلا عوض میلیاردی بالا می کشید

کشوری با این همه ثروت تحویل می گیرید و آنقدر مثل زالو آنرا می مکید و هر روز لاغرتر و در دره فرو رفته تر تحویل می دهید یعنی ازتان بزور می گیرند حاضر نیستید همین را نیز رها کنید

این کشور یک باید درست شود

ما برای چه اهدافی انقلاب کرده ایم

و شما آنرا بکجا دارید سقوط می دهید

اگر این مملکت را به دشمنان قسم خورده این سرزمین تحویل دهیم

و الله خجالت می کشند به این تندی و به این سرعت آنرا نابود کنند و سرمایه های آنرا از بین ببرند یا به تارج دهند و یا کمی باج بگیرند و کشتی کشتی به تارج چیان تحویل دهند

کاش کسی ما را از دست شما برهاند

یا شما از این مقام سقوط کنید یا دردمندان متخصص و متعهد بر این جایگاه تکیه زنند

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، دلنوشته ها، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
جیب مردم

یا ذالجلال و الاکرام

کسانی که روزی برای صدارت شعار می دادند ملاک تورم جیب مردم است حالا دست به آمارسازی های شاخدار زده و در حالی که کشور در رکود بی سابقه غوطه ور است خبر از رونق اقتصادی میدهند درحالی که تورم کمر مردم را می شکند صدایشان از بلندگوها بلند است که تورم را تک رقمی کرده اند

در حالی که مردم همینها را تحمل ندارند صحبت از گران کردن قیمت سوخت تا بالای 50 درصد میزنند

حالا جیب مردم را با این رونقها خالی و واژگون کرده و ادعا دارند که یارانه را نیز باید قطع کنند چرا که نور چشمی ها از برجام و بیرون هیچ عایدی نداشته اند و با یک خسارت غیر جبران که به کشور تحمیل کرد ه اند و سکه ها هدیه گرفته اند حالا حقوق های نجومی خود را بر جیب مردم تحمیل می کنند

وای از این دوزبازی و دروغ گویی

کاش همایش حقوق شهروندی لااقل برگزار نمی کردند و میلیاردی برای هیچ بر هزینه های کشور تحمیل نمی کردند ما همینطوری خشک و خالی سخنان پز از راستشان را بدون داد و بیداد و ... شفاف قبول داریم

در حالی یک دوره 4 ساله را پشت سر گذاشته اند و هنوز تعدادی از بالا نشینان طبق قانون اموالشان را به دستگاه قضا اعلام نکرده اند از شفافیت و اتاق شیشه ای سخن می رانند

....دم خروس و قسم حضرت عباس......

:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الثانی,
نویسنده : علي اكبري(آج)
درد

یا مهربان

گاهی می شود گفت

گاهی حتی گفتنی نیست

مردم مظلوم میانمار در این ایام که دیگر مسلمانان در شادی ایام بسر می برند چه می کشند ؟

دردی که حتی نمی شود گفت!!!!؟؟

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ذی الحجه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
حرف

یا رفیق

کمی کمک !

کمی حرف کمتر !

کمی کار بیشتر ! فقط کمی ! اگر راست می گویید!؟

دروغ از این بزرگتر با یک عده زیادی از دانشجویان بنشینی و بدون فکر بگویی که دغدغه ات اشتغال است که ما مشکل داریم و باید بیکاری را رفع کنی!

ولی در کشور آمار بیکاری به 20% برسد و جوانان تحصیل کرده ات هر روز بیشتر شده باشند.

بگویی که در برجام با رهبری هماهنگ بوده ای ولی هیچ یک از 9 بند نامه رهبری را رعایت نکرده باشی!

بارها رهبر گفته باشد که من در جزییات وارد نمی شوم و حالا که برجام ات به همه چیز گند زده بگویی که در ریز کارها با او مشورت کرده ای!

حالا که رسیده ای به سخن همان ها که بی سواد می خواندی و بی شناسنامه و ..... هنوز نهفمیده ای که مردم گوششان به حرف نیست؟!

با دروغ که مردم راضی نمی شوند عمل مشخص می کند.

تا دولت قبل بود جیب مردم نماینگر تورم و جوانان بیکار در خانه ملاک عمل بود نه آمار مرکز آمار و بانک مرکزی!

اما امروز در بین همین قشر دانشجو بیدار بگویی که آمار مرکز آمار چنین نشان می دهد و چنان!

مراکز آمار که قبل از شما نمایه ها را دستکاری نمی کرد ملاک نبود!؟

اما حالا که به این افتخار پنهانکاری و دستکاری در آمار و ارائه ندادن آمار هم دست پیدا کرده شده ملاک!؟

خودتان را کمی جمع کنید.

کمی خحالت بکشید.

کمی کار کنید.

کمی نور چشمیان  از خود دور کنید.

کمی عمل بجای حرف تحویل مردم دهید.

وعده های 100 روزه بعد از 1200 روز کدامش عملی شده است؟

کدام گشایشی ایجاد شده است

در روز یکشنبه که تمام بانکهای جهان تعطیل بودند بی هیج پرهیزی گفتی 1000 ال سی بانکی باز شد!1

حالا بیش از 400 روز گذشته هنوز هم یک دهم این مقدار باز نشده!

چقدر ما را ..... حساب کرده ای

خودتی .........

.

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الاول,
نویسنده : علي اكبري(آج)
فلک

بنام حق

این یک وسیله است

بسیار ساده و دم دستی؛

یک چوب و یک تکه طناب،

برای تادیب بود.

 در زمانی نه چندان دور!

گاهی انسان فکر می کند که این وسیله را در مورد مدیران دولتی بکار بگیرد ،آیا کارگر می افتد!؟

اگر نه برای قاضی های زمان بکار بگیریم

شاید مشکل حل شود.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه صفر,
نویسنده : علي اكبري(آج)
جاده

یا مبدا

پر کاهی در روی آب

ادعای کشتیی دارد

که چنین هستم و چنان نیستم

من از اینسوی به آنسوی هستم

من از موانع با این روش می گذرم

در گذرگاه با این طرفند می روم

من اینم و من آنم و من.....

در همین هنگامه بادی نه چندان قوی آب را مواج و تلاطمی بر دریا می نشیند

پر کاه نه لنگر دارد نه ایستگاه و نه خواستگاه

او و اینهمه ادعا مانده در راه......

مورچه ای در معبری با دانه ای روان است

من چه قدرتی دارم و چه بازویی در من چقدر توانایی نهفته چند برابر وزنم دارم دانه میکشم

گم نمی شوم و این راه دور از خانه را با پر دلی طی می کنم من اگر در قهرمانی المپیک شرکت کنم ممتازترین هستم و طلایی جاده ها را میشناسم و آسمان را و من ...

در این اثنا نم نمک بارانی باریدن میکند و جویبار کوچکی جریان مورچه پا در هوا در چند قطره باران گرفتار نه ابر را می بیند و نه زمین را و نه جاده میداند کجاست فقط پر کاهی میخواهد که جان بدر برد و نفسی و ....

مگسی وز وز کنان بر بینی نه چندان تمیزی زوم کرده ننشسته می خورد و پر کشیده و در جایی دیگر از بدن فرد فرود می آید چنانکه مرکز غذاهای عالیه را یافته بر هر حرکت دستی چنان جنبان و سریع است که تا ندارد مغرور از خود که من در نزدیک و چشم دهان و دست این آدمیزاد میچرم و او هیچ راه گریزی از من ندارد او نمی تواند به من هوشیار و چشم باز و توانا در پرواز دست یابد

من او را می جویم و می خورم و او در آزار من دست از پا درزاتر است من روشهای بسیار مبتکرانه ای در پریدن و خوردن دادم که هیچ کس به گردم نمی رسد هنوز انسانی نتوانسته زوتر از من غذایی را مزه کند من چقدر فرز و پیشرو هستم.....

در همین خیالات غوطه ور است که در تارهای عنکبوت گیر و هرچه بیشتر تقلا می کند بیشتر در بند میشود و گرفتاری فزونتر....

تقلا فایده بخش نیست گوید کاش موری می آمد و این طنابها از پایم می گسست و رهایی و....

....کاندید شده است برای ریس جمهور شدن دست و پا می زند آنطور آمار می دهد فراوان من آلودگی را از بین می برم من زمین را پر از محصول می کنم من دامداران را رونق بخشم من سفره ها را پر از غذاهای متنوع می کنم من نفت خام نخواهم فروخت بلکه از آن انواع محصولات اسخراج کرده و صادر می کنم و گنجینه کشور را پر از ارز من کسب و کار را رونق می دهم من کاری می کنم که مردم بگویند دیگر نیازی به یارانه ندارند من 100روزه همه این کارها را به سامان می کنم من تمام وعده هایم در سررسید این صد روز اجرایی می کنم

این که به مردم آمار نشان بدهی و بگویی بانک مرکزی می گوید تورم نداریم و یا مرکز آمار می گوید چنان و بهمان درست نیست جیب مردم ملاک است تورم و رونق و شاخص های اقتصادی را مردم لمس می کنند چرا باید آمار چنین بگوید مردم خودشان خواهند دید دیگر اینها در ریاست من جمع خواهد شد

مرا اگر انتخاب کنید کاری می کنم که همه ابرقدرتها بدست و پای ما بی افتند این کشورهای زپرتی که جای خود دار کاری خواهم کرد که پاسپورت ایرانی در جهان ارزش اول را پیدا کند مفسدان اقتصادی را چنان له کنم که تا ایرانی هست نتواند قد علم کند. مردم چنان به رونق اقتصادی برسانم که بگویند چگونه توانست اینهمه در صد روز کار ایجاد کند که کشور از نظر عمرانی بالاترین نرخ را دارد یک جوان بیکار نیست بخصوص اگر تحصیل کرده باشد و......

100 که گذشت حالا به 1100هم رسیده و فقط 300روز از مهلتش در کرسی ریاست باقی است هیچ آبادانی مشاهده نمی شود کرد. قبض آب و برق و گاز و ... را بدون هیچ مجوز قانونی 300% بردند بالا حقوق کارگر و کارمند را در این سه سال 40%افزایش نداده اند بودجه عمرانی را به صفر رسانده اند بیکاری را تا هفت میلیون جوان افزایش رکود را در تمام سیستم کشور منتقل کرده اند پاسپورت ایرانی برای کشوری چون امارات و جیبوتی شده درویزیگی وزرا که راهشان نمی دهند عزت ایرانی را بجایی رساندند که آمریکا برای نماینده شان در سازمان ملل نه آمریکا راه نمی دهد و آنها که از هیاهو پر بودند عملا هیچ غلطی نکردند.

500زایر ایران را قتل عام کردند ولی نفس شان یک هق نکرد

هزاران سانتریفیوژ هسته ای که با خون دل و جان کندن و جان دادن بدست آمده بود و قلب راکتور که ترس را تا مغز استخوان صهیونیستها برده بود را بتن ریختند برای هیچ حالا همه نشسته اند و بدعهدی دشمن را ماله کشی می کنند سخن گوی خزانه داری آمریکا هم مانده که چطوری طرفشان به این راحتی از آنها دفاع می کند

قرار بود امید در همه جا موج بزند بعد از 1100روز از افتضاحات شان در مصاحبه خودشان هم هیچ نکته امید بخشی بیرون نمی آید. فقط چند پاره کاغد در دست که بانک مرکزی گفته از رکود خارج شده ایم و تورم تک رقمی شده است و مرکز آمار گفته بیکار نداریم و وزارت نفت فرمده آقای ژنرال که 2میلیون بشکه نفت خام فروخته اند ولی پولش را قطره قطره خواهند داد .همه وعدهای داده شده را تکرار می کند هنوز انگار ریس نیست هنوز نامزد ریاست است.

قرار بود عدالت را بگسرانند اما برای یک گارگر و یک کارمند با یک میلیون تومان خزانه شان خالی است ولی برای یک نامدیر دزد و نورچشمی حقوق 257برابر آن کارمند را میدهند برای یک زوج وام چهار پنج میلونی ندارند اما چند میلیارد را با سود صفر می دهند به یک مفسد دزد که نامش هست مدیر و از غیرت هیچ بویی نبرده البته همان مدیران نجومی بگیر وام میدهند که مبادا ناراحت بشند.

برای اینکه دهن کجی به ملت و رهبری را خوب تکمیل کنند این مدیران که از نظر ملت دزد نامیده شده و از نظر امامشان متجاوز به ارزشهای نظام و باعث بی اعتمادی کامل به دولت و دولتیان شده را همین باعثین این گندکاریها آنها را ذخایر نظام و امانتداران می نامند

وای بر ما و این امانتداران

وای به نظام و این ذخایر....

اینها ذخایر جیبی و ارزی و بانکی هستند نه نظام. اینها سارقان بیت المال هستند نه امانتدار اموال مردم!

ما چه می بینیم این افراد را و آنهایی که از اینها ارتزاق دارند چه می پندارند این قشر را

عدالت از این واضع تر می جوید.!!!؟

یکی در اون بالاها ماشین چند میلیاردی سوار می شود و این یکی اینجا پول تاکسی ندارد که زن بیمارش را به درمانگاه برساند؛ گریه ندارد این کشور داری و این اقامه به قسط.

اینها ارزشهای انقلاب و نظام و معمار انقلاب بود!!!!!؟؟؟؟؟؟

آن مردان بی ادعایی که شبانه روز کار می کردند و چندرغاز حقوقشان را هم بخاطر مستضعفین دریافت نمی کردند کجایند

کجایی سال 1360 چرا اینقدر از جاده دور افتاده ایم 

می شود برگردیم و جاده را پیدا کنیم

کجایی جاده.؟؟؟.

37سال از کجا به ناکجا آباد آمده ایم.

 

جاده کجایی؟؟؟؟کجایی جاده؟؟؟؟

 

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه ذی القعده,
نویسنده : علي اكبري(آج)
رجحان

یا قیوم

جالبه!

چی جالبه؟

یک کارمند بازنشسته  برای یک عمر کار خود نظر دوخته به پاداش پایان خدمت خود یکباره با خزانه خالی دولت برخورد می کند و  که یک عمر بی منت کار کرده کریمانه صبر را پیشه می کند و چشم امید دارد تا گشایشی برای این تدبیر کنندگان حاصل آید و ... مشکلات تل انبار خود را فراموش تا مگر مشکلی از مملکت رفع گردد نوبت را چشم می بندد تا مگر رفع معبری حاصل گردد.

می پذیرد که دولت بعد از بیش از یکسال بجای اینکه این پاداش را یکباره بدهد که چمشش بگیرد و گره ای باز شود و یا بتوان با آن مشکلی حل کند قسطی بدهد

که نه چشم ببیند و نه گره ای بوسیله آن باز شود.

...اما ناگاه.. یخ میکند!

شاید هم یخ می زنند.

چرا؟

وقتی که در این خالی دخل می بیند که تعداد زیادی نورچشمی که نه مدیریت دانند و نه کارمندی از قضای در وتخته نام خود را مدیر نهاده و چماتمه زده اند بر صدر و حقوق ماهانه می گیرند نه چند برابر حقوق ماهانه آن کارمند بلکه چند ده برابر حقوق سالانه او و شاید هم بیش از حقوق دریافتی عمرش  و آنهم فقط در ماه و چند ده برابر پاداش یک عمر خدمت او.

اینها را که نمی شود تحمل کرد و جالبه که به این علاوه می شود یک وام ناقابل 500برابری وام ازدواج که هرکس بخواهد آنرا بگیرد ترجیح می دهد بخاطر ضامن و وثیقه و... نگیرد چون بیکار شدن برای گرفتن آن همانقدر وقت می برد که بروی ساعاتی مزدوری و...

خب این وام ناقابل برای این مدیر چقدر سودش است36%

خیر!

24%

خیر

12%

خیر

6%

پس حتما4%

خیر

پس 3%

خیر اگر صلاح بدانند این مدیر بی لیاقت 1%و گر نه آنرا هم صفر در نظر میگیرد.

خب چگونه قسط بندی می شود این چند میلیارد نا قابل.

معلومه دیگر ماهی 50 هزار تومان از حقوق 250میلیونی او کم می شود و اگر صلاح باشد رایگان بیمه عمر می شود که بانک موصوف ضرر نکند کمی بیش از 500سال بازپرداخت خواهد شد که ناخواسته عمرش را به شما داد ورثه اصلا نگران نباشند چون بیمه شده است.

خب از نظر اشراف زادگان این نوعی عدالت است.

چون چنین مدیری اصلا گیر نمی آید فقط همین3000 عدد بوده در دنیا که دولت تدبیر آنها را تور کرده و بکار گمارده است!

و برای 1000تای آنها شرایط ویژه تر قایل گردیده تا بتوانند جولان بیشتری داشته باشند.

و بهتر بچرند یعنی صندلی مدیریت را چرگاه خود دیده اند.

و آن دو هزار بقیه هم حقوق ناقابل زیر 40میلیون ابتیاع می کنند!

......

حمله به ارزشها یعنی چه ؟

اگر بدانیم برای چه این انقلاب را امام خمینی(ره) براه انداخت آنوقت این سخن رهبری را بیشتر درک خواهیم کرد.

مردم قیام کردند که این نابرابری ها برچیده شود یک مشت مفت خور زالو صفت نچسبند به مملکت و بقیه مردم به نان شب محتاج باشند.

یک عده برای سفر خارج رفتن در سال چندین با مثل خانه خاله رفتن نباشد و برای بقیه مردم رفتن به گردش تا شهر دیگر یک آرزو.

یک عمر نخوردگی بکشند که بتوانند در عمرشان یک زیارت بروند.

و برای کودکشان تهیه یک دوچرخه آنقدر سخت باشد که تحمل اشکهای اور را داشته باشند اما پول خرید آنرا هرگز و می بینند در این سختی عده ای هستند که بچه های بی شرمشان سوار ماشینهای چند میلیاردی می شوند برای تفریح و تحصیل دست در جیب ملت دارند.

برای وارد کردن برنج و نفع شخصی حاضرند هزاران کشاورز هم وطن خود را به روز سیاه بنشانند.

مردم.! خون دادند که این کثافت ها را نبینند!

اما حالا می بینند که عده ای ترجیح می دهند منافع خود را بر منافع ملت.

و وقت پیکار با دشمن در کجا بودند معلوم نیست اما با یک اشاره فلان کاکا شده مدیر و راه چپاول هم که سخت نیست کافی است مدیر با کفایت برنامه ریز یک بخشنامه را امضا و صادر کنند! 

این مرفعین بی درد کجا بودند که ببینند مردم از نان شب خود زدند تا لقمه ای نان به رزمنده ای برسانند تا مملکت از چپاول غارتگران در امان بماند؟

حالا چگونه باید تحمل کنند که درد نداری را. دروغ خالی بودن خزانه را. چپاول بیت المال را؟!!

وقتی می شود نداری را تحمل کرد که نباشد !

اما نمی شود این بی عدالتی ها را تحمل نمود.

باشد برای یک عده نوکیسه فقط، قابل تحمل نیست.

آخر قانون تفاوت حقوق را 7 برابر حداقل حقوق گفته 900هزار تومان حداقل برای یک کارگر که باید 8ساعت در کارهای سخت همه نوع محنتی را تحمل کند و عرق بریزد و آب گرم بخورد و باری بر بدن و صورت چروکش نخورد، با یک فرد دیگر که تنها هنرش نشستن زیر باد کولرگازی و تکیه بر صندلی چرخان میلیونی و امضا ست این بگیرد یک میلیون و او بگیرد 250میلیون !!!

بیش از بیست سال زحمت این را او در یک ماهه غارت کند.

تازه کفایت به این هم نکند و وام میلیاردی هم با سود نزدیک صفر بگیرد.

اگر پولت، قرص الحسنه بانک دهی، هنگام وام گرفتن 4 درصد وام ات می دهند آنهم با دادن امتیاز یک میلیون یک سال بگذار دو میلیون بهت می دهند یکساله ماهانه قسط بندی . تفاوت از کجا تا کجا.

چگونه باید تحمل کرد .

اینها که برای وام دادن چنین برنامه ریزند و برای پول مردم چنین کیسه دوزند جواب چه دارند.

با شعار و شعر می خواهند مردم را قانع کنند.

می شود ؟نمی شود.

جالبه!

یک نور چشمی را برداشته یکی مثل آن جایگزین کرده اند 

ارزشهای اسلامی وانقلابی چی بود چی شد.

سیاست بازان برکرسی صدارت جولان می دهند و شعار امید و تدبیر انقلابی اینهم نتیجه راستگویی شان.!!!؟؟؟

:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه شوال,
نویسنده : علي اكبري(آج)
هدفمندی

يا رحيم

از ابتدا که قرار بود يارانه ها را به مردم بدهند(هدفمندي يارانه ها)  تا خود مديريت کنند.

ظاهرا دوباره مي خواهند خودشان مديريت کننده باشند.

يعني آنچه در جهان ثابت شده دولت مدير خوبي نيست دولتي هاي ما مي خواهند خلاف آنرا ثابت کنند) مي گويند ما مديران خوبي هستيم!!!

مردم نمي توانند مديريت کنند!!!!

ماييم که مي توانيم!

اگر قرار بود که شما عالي مقام ها مديريت کنيد که اصلاً هدفمندي اجرا نمي شد.

اين هدف بزرگ(مديريت مردم بر امور خود) اصل مهم امروز فراموش شده!

چرا؟

اينکه چرا ؟ چون دولت خيال مي کند بايد جيب مردم را کيسه و خزانه خود بداند آقا پول هدفمندي(مردم) را به مردم بدهيد خودشان مي دانند آنرا چکار کنند.

بنزين خواستند مي خرند. دارو خواستند همچنين نخواستند بروند در بانک بگذارند بروند زمين بخرند بروند ويلا ،ماشين،اسباب بازي و.... بخرند هرچه دوست دارند.

به شما چه که بيت المال را دست مي زنيد که مي خواهيد چه ها کنيد.

شما همان چه هايي که کرديد مردم را بس است.

عزت ما را پاي استکبار قرباني کرديد.

بس است.

شرف ما را زير پاي دول زورگو غرب پايمال.

بس است.

200 کيلو اورانيوم که با خون بهترين دانشمندان اين کشور بدست آمد در برابر وعده هاي پوچ استکبار اکسيد نموديد.

بس است.

آيا اينها قيمت نداشت.

آيا اينها ارزان بدست آمده بود که چنين مفت فداي جاه طلبي خود کرديد.

اين را نامش مديريت و افتخار بزرگ مي گذاريد.

هر روز قطعنامه بر عليه ما صادر مي شود اين بود زانو زدن آمريکا بر حق شما، اين بود ديپلماسي فعال!

عقب نشيني هر روز شما و پيش روي غرب اين نامش فرهنگ عاشوراست.

اين چراغ سبز نشان دادن ها چه نتايجي در بر داشته ما را هم خبر دهيد تا در جهل نمانيم!

چرا يک منتقد را در سخن نمي بينيم؟

درهاي نقد را بسته ايد و نام آنرا نقدپذيري نهاده ايد.

اين چراها نشان مي دهد که کار خراب است

ور نه مخفي نبود.بود؟

تجربه نشان داده هرجا مردم نامحرم بودند کلاه سر دولت رفته.

چه در قاجار چه در پهلوي و چه قبل تر

اين عقب نشيني نامش نرمش قهرمانه نيست اين ذليل شدن است نامش خاريست!

چرا دولت آمريکا به اسرائيل بايد گزارش بدهد ولي شما به مردم گزارش نمي دهيد

هنوز بايد منتظر باشيم؟

تا کي؟!

خدا کند که من نفهم باشم!

خدا کند که اينها همه اشتباه من باشد.

خدا کند......

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: یارانه,
نویسنده : علي اكبري(آج)
بنجل

بنام یاور بی نیاز

فروشندگان کالای بنجل و به درد نخور به کمک دلال‌هایی که به خدمت گرفته‌اند، با هزار ترفند و حیله، سعی در مجاب کردن مشتری به خرید کالای بنجل دارند.

این ترفندها انواعی دارد؛ گاه، اوصاف و امتیازاتی به کالای بنجلشان نسبت می‌دهند که دروغ است!(کفشی که وزن کم می کند - پشتی که کمردرد را از بین می برد)

گاهی عیب‌های آن را پنهان می‌کنند!(دودکش بودن ماشین - نداشتن قدرت واقعی )

و گاهی هم مشتری را می‌ترسانند که اگر این کالا را نخری چنین و چنان می‌شود! (شربت نیروزا سمی - قرض لاغری سرطانزا)

و فلان مشکل یا زیان و خسارت برایت پیش می‌آید!( روانی شدن از داروهای روانگردان - مرگ بر اثر استفاده از فلان قرص توهمزا)

خلاصه آنقدر از این روش‌ها و حیله‌های دیگر به کار می‌برند تا به مخاطبان خود بقبولانند که به این کالا با این اوصاف و مزایا احتیاج مبرم دارد(تمام شبکهای تلویزیون و ماهواره را به خدمت گرفته اند که یک کالا که 18هزارتومان تولید می شود درب خانه به قیمت 178900 تومان قالب! ببخشید تحویل دهند.

و بالاخره ما متقاعد شده و دست به جیب می‌شویم و سرمایه‌ خود را می‌دهیم و کلاغ رنگ شده را به جای قناری می‌خریم! و به خانه می‌بریم!

اما با ورود به خانه همسر تو را ندا دهد که این چیست؟ فرزند عیبهای آنرا برشمرد یک به یک و دختر حیف گوید از پولی که داده ایم.اولین قارقار گوش‌خراش کلاغ قناری نما آشکار شود،  تازه می‌فهمیم چه کلاه گشادی به سرمان رفته و البته پشیمانی سودی ندارد!

و ما هم برای اینکه زیاد خود را خر! ببخشد نفهم ننمایم شروع می کنیم از مزایا و فواید نداشته آن جنس داد سخن می گویم ولی این سخنان فقط برای دلخوشی خودمان خوب است و دیگران را به هیچ عنوان قانع نخواهد کرد.

جنس قالب شده قابل برگشت نیست و داد ما بی فایده است بهتر است که سکوت کنیم بجای اینکه از مزایای کالای بنجل تعریف کنیم! یا حداقل قبول کنیم کلاه سرمان رفته!

این موقع ها که بازار جنبش پیدا می کند کاسبی بنجل فروشان هم رونق پیدا می کند.

و از طرفی نمکی ببخشید آشغال جمع کن یا خریدار اجناس مزاحم هم سروکله اشان پیدا می شود.

در این موقع ما جنسهای بنجل را به خانه وارد می کنیم و از طرفی جنس های بنجل خریده سال پیش یا پیشتر سال که هیچ برایمان فایده نداشته جزء مزاحمت را به آشغالی می دهیم که از دستش راحت شویم.

داشتم در گونی که باید به آشغالی بدهم و او هم قیمت فوق العاده 400 تومان(تک تومانی)(برای ما آب خورده هزار تومان یا 4 تک ملیون تومان) را روی آن بگذارد و بعد هم بگوید پول ندارم و اگر هم بخواهد بدهد از خیر این پول نیم نان سنگک می گذریم نگاه می کردم

بجز قوطی های پلاستیکی که معمولا داخل آنها خوراکیهای مضر و دارای مواد نگهدارنده و ... بوده بقیه همه اجناسی بود از قبیل جنس بنجل بزک شده که به من یا همسر یا فرزند قالب شده. از قبیل گلهای پلاستیکی بدون کیفیت ، گلدانهای چوبی دست و پاگیر و یا وسایل تزینی از سفر سوغات آمده که دلیل خاصی برای خرید نداشته جز به آنی مجزوب خرید شدن من نوعی برای خرید!

قفس قناری مصنوعی که قناری آن با تمام شدن باطری اش دیگر عمر نکرده، ساعت دیواری که یک سال دوام نیاورده. قابهای عکس که از زیادی انها نالان شده ایم دستگیره بدون استاندارد  شکسته شیرهای آب بی کفیت خراب شده ، شلینگ آفتاب سوخته ، گلدان شکسته،پمپ آب کولر سوخته (سالی یکی)،آینه سر طاقچه، موس، سفره، کفشهای دو روز کار کج شده و ......

این همه آنچه نبود که باید باشد بالاخره این قصه سردراز دارد و داستانی از هزاران است

قصه جنس بنجل امروز گرفتاری دولت مردان هم گردیده حالا این عده یا خود دلال هستند یا مثل ما برق جنس آنها را گرفتار کرده.

قیمت 200 کیلو اورانیم 20درصد ما چند قیمت دارد که ما بخواهیم با 4میلیارد پول خودمان در 4 قسط معاوضه کنیم. کسانی که به این خنثی کردن و اکسید کردن امروز افتخار می کنند خون دانشمندان شهید را نمی بینند. همین کالا را از آمریکا و غرب قیمت نمی گیرند دست در جیب ملت می کنند و آنرا به جنس بنجل که با لوکس تفاوت چندانی ندارد از چین و غرب مطالبه می کنند گرفتاری آخر سال خانه به تمام سال مردان دیپلمات تبدیل شده است.

کی خواهیم فهمید وقتی آشغالی قیمتی روی جنس گذاشت که آنرا مطالبه نکنیم.

اگر آن موقع هم بفهیم خوب است. سخن دانایان را که پشت گوش فکنده اند

:: موضوعات مرتبط: مناسبت روز، قصه و قاصدك، تحليل روز، علی اکبری، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: جنس,
نویسنده : علي اكبري(آج)
دفاع و دفع
بنام حكیم یكتا

بنظر می‌آید كه آمریكا در مصر بی‌بدیل دچار یك سردرگمی خفت‌بار شده است اینكه سالها دوشیدن حسنی نامبارك را چگونه پاسخ دهد كه بقیه نوكران بی‌عقل او دچار سرخوردگی نشوند!؟ سوال‌هایی است كه امروز آمریكا با آن روبروست.
اما از این نوكران و نیروی‌های موساد و سیا و به اصطلاح حاكم بر كشورهایی چون عربستان و اردن ، مصر، تونس و.... چیزی كه نمی‌توان سراغ گرفت همین یك قلم عقل است؛ سرنوشت شاه ایران و بن علی برایشان قرار نیست عبرت آور باشد.
نوكر بی مواجب
تا دیروز حسنی مبارك كشوری را در خاومیانه رهبری می‌كرد كه بدیل نداشت دربست در اختیار اسرائیل جنایت پیشه بود و گاز را مفت به آنها می‌داد كاری كه برای مردم خودش انجام نمی‌داد! ذلت تا كجا نوكری و دوری از بشریت تا كجا!
كجایید ای مدافعان حقوق بشر؟! این مصر نبود كه همنوا با اسرائیل بر سر یك مشت مردم بی دفاع و زن و كودك غزه محاصره را تا مرگ آنها ادامه داد و در حمله اسرائیل طرفدار آمریكا و اسرائیل بود.
این نوكر بی مواجب راه تنفس و حیات
غزه بی دفاع را مسدود كرد! جنایت علیه بشریت یعنی چه؟ آیا یك و نیم ملیون انسان بی‌دفاع و زن و بچه را در سه‌هزار كیلوتر محبوس كردن جز زندان چیز دیگری نام دارد و هیچ كمكی را نگذاشت به آنها برسد حتی دارو! بی شرمی و بی‌شرافتی تا كجا؟!
حالا این ذلیل شده را بنگیرید كه منتظر است كه آمریكا برایش در بگشاید كه او به آنجا فرار كند، ولی ممكن نیست چرا كه امروز آمریكا خود بین دفاع و دفع او مانده و هنوز در فكر است كه كدام را شروع كند در چنین برزخی آمریكا او را تنها می‌گذارد تا ببیند اوضاع به كدام سمت تمایل پیدا می‌كند! یك روز فرستاده برای دفاع از او می‌فرستد روز بعد كاخ سفید این سخنان را نظرات شخصی فرستاده می‌خواند واقعاً این فرستاده هم عجب حكایتی دارد در كشور آمریكا اگر اهدافشان گرفت فرستاده آنها همان مواضع شوم آنها را گفته اگر به طریق دیگری ضد آنها این مواضع بود فرستاده سخن شخصی خودش را گفته! اگر راست می‌گویید فرستاده نفرستید بگذارید بد بخت به پای خودش برای كمك به مزدورتان بیاید این سخنان را بگوید اگر این فرستاده اینقدر خر تشریف دارد كه از فرعون و جلاد در حال سرنگون می‌خواهد دفاع كند. خب بكند!!!!!
خیزش اسلامی مردم مظلوم و محروم مصر هنوز برای آمریكا و اسرائیل و انگلیس و اروپا نامفهوم است!
آنها خود را بظاهر كر و كور نشان می‌دهند تا دیوار كج شده حسنی نامبارك را طوری بازسازی كنند كه گندش در نیاید و فردی مثل عمر سلیمان كه بیشتر از خود نامبارك اسرائیلی است جای او قرار دهند اگر نشد نوكر دومشان البرادعی!
تعجب ندارد كسی كه هنوز هیچ به هیچ است و در مصر جایگاهی ندارد سخن از روابط گرم با اسرائیل می‌دهد هیچ جایگاهی بین مردم مصر نخواهد داشت اما برای آمریكا مهره بدی نیست.
امروز و فردا كردن اربابان نامبارك برای این است كه دیگر نوكران كه بزودی گرفتاریشان مثل اوست در منطقه نگاهی عبرت‌انگیز نشود ولی افسوس كه آنها هنوز آمریكا را نشناخته‌اند! شیطان مگر شاخ و دم دارد كه نمی‌توانند بشناسند!
شیطان وقتی انسان را چپه كرد می‌نشیند و می‌خندد و پی نفر بعد می‌رود هرچه بهش می‌گویند ما با تو بودیم ما با ریسمان تو در این چاه‌ایم می‌گوید می‌خواست نیایی! امروز باید نامبارك صهیونیست را طوری در مصر جابجا كنند كه ملك عبدالله اردنی و عربستانی خیلی حالیشان نشود!
آمریكا ! اینها اگر قرار بود حالیشان بشود از فرار شاه ایران و بن علی چیزی فهمیده بودند اینها عقل در سر ندارند وگر نه بجای طرف مرم خود باشند طرف شما نبودند!؟
اگر اینها یك جو عقل و شعور و انسانیت داشتند كه به مردم تكیه می‌كردند نه به شما دشمنان بشریت! اسرائیل و انگلیس و آمریكا كه یك مثلث شوم ضد انسانی هستند!
انشا‌ءالله با پیروزی مردم مصر در این انقلاب اسلامی خود انقلاب اسلامی را نصب‌العین قرار دهند كه عمر سلیمان اسرائیلی یا البرادعی آمریكایی انقلاب آنها را به سوی همان رویكرد نامبارك سوق ندهند كاری كه بازرگان و بنی‌صدر و رجوی و..... مامور به انجام آن در ایران بودند.
ای كاش رهبری چون امام در مصر می‌بود كه خیال آمریكا از مصر راحت می‌شد
و دیگر حوس نگهداری اسرائیل را نكند.
راهبرد مردم مصر باید همان تكیه به خواسته‌های اسلامی باشد تا همه چیز از آن بیرون آید وگر نه هر درخواست دیگری هیچ حاصلی برایشان ندارد و آن از دست دادن حداقلهاست ولي با اسلام خواهي حداكثرها حاصل است.
اگر مصر از حلقوم استكبار خارج شود دیگر همه كارهای مسلمانان سامان خواهد گرفت. و با نابودی نامبارك بر مردم جهان بخصوص مصر مبارك شود
انشاءالله در همین دهه فجری فجر دیگری را تجربه كنیم.

:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
نویسنده : علي اكبري(آج)
آزادي

بنام آزادی دهنده مطلق

عجب کلمه‌ای است این آزادی هر کس در هر جایی با هر ملیت و قومی بخود اجازه می‌دهد که آنرا تفسیر و بیان کند ، کلمه‌ای که همه آنرا دوست می‌دارند با این کلمه جملات فراوان ساخته شده و خواهد شد.

ادبیاتی‌ها روی آن مانور داده‌اند، سیاسیون جور دیگر به تفسیر نشسته اند، شعرا با آن شعرها سروده‌اند و ملاکها بافته و بیان داشته‌اند. اقتصادیون بر بازار آزاد فهم کرده‌اند و بهترین دانسته‌اند که رقابت کامل می‌شود و....

بدین جهت است که حقیر هم بخود حق می‌دهم که جملاتی در حد فهم خود قلم فرسایی کنیم شاید هم وب سایی نماییم. چه بعضی را خوش آید چه بعضی را ناخوش ما هم بشریم و آزاد مثل دیگران که به خود حق دادند چنین کنند، دلیل از این محکم‌تر هم آفریده نشده است!

بعضی وقتی بگویی آزادی یعنی چه می‌گویند یعنی تو آزادی که سرنوشت خود را تعیین کنی و تصمیم بگیری برای خودت! اگر چنین بودی یعنی آزادی.

دیگری گوید تو آزادی که هرکار خواستی انجام دهی بشرطی که مانع آزادی دیگران نشوی!

تو حق تصیمیم آزادانه برای اداره کشورت داری!

شما می‌توانی حرف دیگران را قبول کنی یا رد کسی شما را مجبور نکرده.

انسان آزاد آفریده شده پس خود برای خود زندان ساخته‌ای آنرا رها کن کسی حق ندارد تو را اجبار به کاری نماید!

.............. هزاران دیگر به معنی آزادی پرداخته‌اند!

کمی یا فرسخی اینطرف‌تر یا آنطرف‌تر.......

.... اما این جملات زیبا هیچ یک قادر نیستند تو را با آزادی آشنا کنند بلکه فقط مفاهیم خود فهمی از آزادی ارائه می‌دهند.

یا تمام آزادی را بیان دارند ؛هرکدام کمی جلو می‌روند یا کمی عقب بالاخره هم همانطور سرگردان تورا می‌گذارند با این همه هیج کس نیست که از آزادی ناراحت باشد یا آنرا نخواسته باشد .

در تمام دنیا هم اگر سیر کنید و آزادی را بخواهی آزادی مطلق به هیچ عنوان وجود ندارد

هر جا و هر کس به مقتضای شرایط قیدی بر آن کوبیده و آنرا بیان کرده. یکی ملاک را انسان قرار داده یکی حکومت دیگر جامعه آن یکی فرد ، یکی بازار و ....

پس بزودی درک می‌کنیم آزادی بدون قید وجود خارجی ندارد هر آزادی با قیدی محدود و پایبند شده است.

اگر می‌گوید نه یک نمونه را آشکار کنید تا دیگری بند آنرا نشانتان بدهد.

برای چراغ سبز و قرمز چراغ زرد استثنا کردند دیگر بقیه کارها که جای خود دارد.

پس بلاشک هیچکدام تو را بی قید نمی‌کند! این یک اصل کلی است آزادی بدون قید و بند و شرط وجود خارجی ندارد.

مثلاً تو آزادی نباید صلب آزادی دیگری کنی

تو آزادی بشرطی که قانون برایت مانع ایجاد نکند،در حریم جامعه باید حقوق دیگران را رعایت کنی در حریم خصوصی آزادی که....

به فراخور فرهنگ،ادب،هنر،هنجار و قانون تو را به بند کرده است.

شما هم که بخواهید آنرا تعریف کنی باید به آن قیدی وارد کنی و گر نه در هرلحظه فردی می‌تواند عملی انجام دهد که تو را از تعریف‌ات پشیمان کند.

سوال اساسی در همین نقطه نهفته است(یادمان باشد آزادی قید دارد).

اگر چنین است ما حق نداریم که قیدهای ملکوتی را مفلوک کنیم و بندهای مخلوقی را بجای خالقی بنشانیم و از کل به جزء تنزل دهیم، این نوع قید زدن خود نقض غرض است.

آیا صحیح است که بندهای خداوند را برداریم و بندهای بنده خدا را بجای آن قرار دهیم؛ هرگز این کار نمی‌تواند صحیح باشد.

منشور ملل و قوانین بین‌المللی و ملی و کشوری محترم هستند اما زیر قوانین و منشور الهی چون آن کل است این جزء هرجا این دو با هم هم‌خوانی نداشته باشند آنکه باید بر زمین بماند بشری و ملی و منطقه‌ای و ... است نه الهی.

چون عقل عاجز ما توان ندارد که قانونی جامع و مانع بیاورد همه یکی جایی لنگ دارند اگر دیروز خوب بودند امروز خوب نیستند اگر امروز خوب هستند فردا معلوم نیست که چنین باشند.

ما منکر قوانین نیستیم اما احترام قوانین آنها بجای خود احترام به دستورات الهی هم بجای خود.

اگر قوانین و دستورات خالق مانع اجرای قانون خداوند شد آیا ما اجازه داریم که این یکی را فدای آن کنیم یا باید مفلوک را فدا کنیم؟ مسلم است که آنچه خداوند دستور داده است اولویت دارد.

چون قوانین بشری ساخته مخلوق هستند و مخلوق ناقص و جایز الخطاء پس قوانین بشری همه دارای نقص هستند چون عقل انسان کامل نیست(یادمان باشد قانون بشری بدون نقص نداریم)

برعکس قوانین بشری قوانین خداوند کامل هستند چرا که خداوند کامل است و کامل قانون ناقص نمی‌دهد ولی بنظر ما که ناقص هستیم بخصوص در عقل می‌تواند ناقص بنظر آید این یک شرط است که بارها و بارها در تاریخ ثابت شده است که هیچ قانونی کامل نوشته نشده  مثل قوانین کشوری ،اساسی،جزایی،حقوقی که همیشه در حال تغییر هستند چون نقص‌ها و نقض‌های آن به مرور مشخص می‌شود.

این کشورهای غربی معلوم نیست چرا اینقدر به ناتوانی انسان اقرار دارند و در اجرای قوانین بشری اصرار.(این راز را داشته باشید) و گاهی انتظار دارند که قوانین انسانی را بجای قوانین بشری قرار دهند و هیچ هم ابا ندارند که بارها چنین کرده‌اند نمونه آن قانون خداوند:

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَرَاً فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ‏


٨۴-اعراف

و ما بارانى (از سنگ) بر آنان باراندیم. پس بنگر که سرانجام گنهکاران چه شد؟

قوم لوط را بخاطر لواط سنگسار آسمانی می‌کند و نابود اما کشور انگلیس و ... هم‌جنس بازی و لواط‌گرایی را قانونی....

خداوند فرعون را بخاطر ظلم و فساد نابود و غرق می‌کند ولی اینها هر روز بر ظلم خود می‌افزایند و به ظالمان و غاصبان فلسطین کمک و یاری کرده و برایش اشک می‌ریزند.

خداوند

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُواْ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ

سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةِ أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى‏ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ
فَهَلْ تَرَى‏ لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ

۸-۹ حاقه

و امّا قوم عاد به وسیله بادى سرد و سوزنده و بنیان کن نابود شدند، که خداوند هفت شب و هشت روز پى در پى، آن را بر آنان مسلط کرد.
پس (اگر آنجا بودى) مى‏دیدى که در آن ایام، آن قوم از پا افتاده، گویا تنه‏هاى نخل تو خالى هستند.
پس آیا هیچ بازمانده‏اى براى آنان مى‏بینى؟

حالا اگر قبول کنیم که این انسان یا یک گروه یا یک کشور یا یک منطقه و غیره یک قانونی نوشته‌اند که درست است باز اشتباه است که چنین فکر کنیم جمع ناقصین کمال آفرین نیست هرچند که بهتر از یک فرد یا یک گروه باشد.

استاد بی عقلی که با استناد به قوانین بشری و بین‌المللی به همه چیز رخت رسمیت می‌پوشد  و  اثبات درستی می‌کند در درک این نکته عاجز و ناتوان است

چه تصمینی وجود دارد که نویسندگان قوانین بین‌المللی به نفع خود قانون ننوشته باشند نمونه آن هم حق وتو سازمان ملل است با کدام عقلی هم خوانی دارد جز اینکه قانون ظالمانه‌ای است

حالا اگر این منور الفکر بگوید چون سازمان ملل این کشور را به رسمیت شناخته پس قانونی است یک جو عقل در جمجمه‌اش یافت می‌شود شاید نه کدام کشکی کدام پشمی کدام قانونی یک مشت متجاوز و مستکبر برای پیشبرد اهداف خود جامعه ملل را سازمان ملل کردند بعد اسرائیل برای همان اهداف مسکبرانه بوجود آوردند بعد در این سازمان خود ساخته برسمیت شناختند حالا این کجایش قانونی است و رسمیت دارد، اگر در این سازمان که برای اسرائیل بوجود آمده برسمیت نشناسند پس کجا برسمیت بشناسند؟

تا یک کشور صدایش از ظلم آنها بلند می‌شود با چکش شورای امنیت یا سازمان ملل آنرا خفه و یا سرش را می‌شکند این شد قانون این شد حقوق بشر اینها که کلاه‌شان از سرشان تاس‌تر است. جان برادر برو فکری دیگر کن جز استبداد و ظلم و تجاوز و غارتگری از این شورای امنیت و این سازمان ملل چیزی تا کنون بیرون نیامده.

دیدیم که قوانین بشری نه اینکه نقص دارند بلکه بیشتر اوقات منافع نویسندگان قانون مد نظر بوده است نه حقوق دیگران نمونه آن هم قوانین بشری سازمان ملل است که آن پنج کشور زور گو برای خود حق وتو قائل شدند و دیگران را زیر مجموعه خود تعریف کردند یک جو اگر انصاف داشتند برای هر قاره یک حق وتو قایل می‌شدند نه برای تنها خودشان سه کشور اروپایی یکی آمریکا و دیگری آسیایی آفریقا با این همه کشور اصلاً محاسبه شده؟

حالا که قانون را نوشتید به دیگران حق بدهید که بر آن یک قید لااقل بزنند اینقدر بی‌حیا و بی‌مروت تشریف دارند که قانون خود را مطلق و زدن قید برای دیگران ممنون برای خودشان الاماشاءالله هرچه خواستند قید بند می‌کنند. چرا باید این جزم‌ها انتظار داشته باشند که دیگران پیرو مطلق آنها باشند خدا عالم است و بشر در تحیر.

این منادیان حقوق انسان هم اگر خیر خواه باشند که نشان داده‌اند نیستند می‌توانند اشتباه کنند پس من و ما مجاز هستیم که از آنها پیروی نکنیم یا اینقدر منصف باشند که به ما اینقدر آزادی بدهند که در دین و پیرو آنها نباشیم!

اگر آنها اینقدر به آزادی اهمیت قائل هستند انسانها را در اطاعت خداوند آزاد بگذارند.

ای کشورهای مدعی آزادی مدعی حقوق بشر مدعی تمدن

یک لحظه ما را رها کنید یک لحظه ما را آزاد بگذارید!

بگذارید ما نمازمان را بخوانیم بگذارید ما مسجد داشته باشیم بگذارید ما پوشش خودمان را داشته باشیم

ای نویسندگان قوانین و ای منورالفکرها ای انسانهای والا! ای بشر دوستان! ای دایه‌های مهربانتر از مادر! ای بر کرسی قدرت نشستگان! ای بی همه چیزه ای صاحبان زر و زور ای مسکبران بی‌چشم و رو و .... یک جو انصاف بگذارید ما یک ذره آزاد باشیم٬ جلو اندیشه ما را نگیرید٬جلو حرکت ما مانع نگذارید٬ چرخ‌های ما را پنچر نکیند.

مگر این دین ما این پوشش ما این مناره مسجد ما این حجاب اسلامی چه ضربه‌ای به شما وارد کرده که یادتان رفته ما انسان هستیم؟!!

چنان ما را محدود می‌کنید چنان به کوچکترین حقوق انسانی ما اهمیت نمی‌دهید که همان منشور ملل شما٬ شما را محکوم می‌کند٬ ببینید کارتان به کجا کشیده است٬ خجالت نکشید قوانین را عوض کنید که همین کار را هم دارید می‌کنید حق نفس کشیدن ما را هم ندهید چرا که برایتان ضرر دارد چرا که حقوق بشر شما جزء برای شما نیست!

مطمئن باشید با همین ظلم‌هاست که ریشه غرب خشکیده خواهد شد کشور مهد تمدنی که جلو پوشش مردم را بگیرد چاره‌ای ندارد که فرو بریزد. این صدای شکستن استخوانهای کشورهای مسکبر غرب است که دارد بگوش می‌رسد البته در تغییر قوانین در قرآن سوزی در خراب کردن مسجد در ممنوعیت ساخت مناره در منع تحصیل دختران دیگر کشورها در منع بدست آوردن تکنولوژی و....

وقتی دارید قانون می‌نویسید که مسلمانان نباید چنین کنند دارید یک میخ بر تابوت خود می‌کوبید.

با ویران کردن مسحد کمر غرب را می‌شکنید با سوزاندن قرآن دارید آتش بر کنده خود می‌زنید و خود نمی‌فهمی !

آزادی شعاری است که بر آن سوار شوی و کشور گشایی و غارتگری نمایی

منع پوشش اسلام و منع ساخت مسجد و منع تحصل یعنی منع از حقوق اولیه این حقوق بشر شماست وجدانهای خفته را بیدار کنید منعی ندارد باکی نیست هرچه شما بیشتر مانع شوید ما بیشتر خودمان را باور می‌کنیم. دنیا امروز در حال بیدار شدن است بر پهلویش لگد بزنید تا زودتر بیدار شود.

کشوری که مانع اجرای قوانین ادیان دیگر شود ظالم است و ظلم دوام ندارد که این سنت الهی است.

جهان با کفر می‌ماند ولی با ظلم هرگز این قانون خلقت است. قوم نوح چنین شدند و قوم ثمود و قوم عاد و .... چرا که فساد و ظلم می‌کردند و به حرف حق پشت.

امروز در تمام جهان ثابت شده است که حقوق بشر یعنی سلب آزادی دیگران یعنی غارت کشورهای جهان سوم و.....

پایان چیرگی سودمداران غرب بر جهان هر روز نزدیکتر می‌شود تا وعده حق تحقق یابد.

می‌خواهید قبول کنید می‌خواهید نکنید

حقیقت برای زورمداران تلخ است و مستکبران از واقعیت گریزان.

:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: حقوق بشر,
نویسنده : علي اكبري(آج)